۱۳۸۹/۰۷/۲۹

روسپیان سیاسی/1

محمد تقی ذهتابی نویسنده ای است که دیر سالی است به پیامبر جریان پانترکیسم بدل شده و هواداران این جریان در هر نگاشته به اصطلاح علمی !! خود کتاب ها و مقاله های ژورنالیستی او را رفرنس می دهند و کتاب سطحی و غیر مستند تاریخ ترکان او را به مث...ابه کاپیتال مارکس راهنمای عمل خود ساخته اند و در راستای پروژه اسطوره سازی و شهید پروری حتی پاره ای از جریانات وابسته به رژیم باکو از او که به مرگ طبیعی درگذشت شهید نیز ساخته اند....کارنامه سیاسی ذهتابی بسی شگفت و ناگوار است و آکنده از وابستگی به بیگانگان...نخست در سالهای جوانی از فرقه دمکرات استالین ساخته آغاز کرد و پس از فروپاشی فرقه به باکو گریخت و مرید دستگاه کا گ ب و شخص باقرف و استالین شد...گزارشات سرگرد شوروی سابق ..نوروزاف...پیرامون او خواندنی است...این اسناد ماهیت واقعی ذهتابی را به خوبی نشان می دهد و بر تاریک خانه افکار و نیات او پرتو می افکند....گویا زنجیره خدمت رسانی ذهتابی به بیگانگان پایانی نداشته است...زیرا در اوج دشمنی دستگاه فاشیستی و پانعربیسم بعثی به دعوت صدام همراه با گروهی از افسران و هواداران فرقه چون پناهیان به بغداد می رود و زیر پوشش تدریس با سازماندهی حزب بعث جریان ملل تحت ستم ایرانی را در سالهای نخست دهه پنجاه در بغداد راه اندازی می کنند و اینجاست که دهتابی با سرمایه فاشیسم بعثی کتاب های ضد ایرانی خود را می نگارد و فرجام این تباه کاری ذهتابی نیر به مانند خدمت به باقرف ناگوار است....به دنبال قطع نامه الجزایر و توافق ایران و عراق در سال 1975 ذهتاب ی و دوستان چونان مهره ناکار آمد و کالای تاریخ گذشته به شوروی عودت داده می شوند !!!!!....دکتر حمید احمدی با بررسی دیدگاه های سرگرد کا گ ب نوروز اف چنین می گوید...# اطلاعات سیاسی و اقتصادی ، شماره ۱۸۲-۱۸۱ ( مهر و ابان ۱۳۸۱) نقل قول از صفحه ۴۴: «قابل ذکر است که محمود پناهیان(رئیس گروه سربازگیری برای فرقه‌ی دموکرات)، پس از فرار به شوروی، در سالها دهه‌ی ۱۳۵۰ شمسی در یک ماموریت از باکو به بغداد اعزام شد و در آنجا ضمن همکاری با رژیم بعث عراق به تأسیس یک گروه سیاسی به نام «جبهه‌ی ملی خلق‌های ایران» دست زد و شبعه‌هایی از آن به تبلیغ قوم‌گرایی در آذربایجان، کردستان، بلوچستان و خوزستان ایران پرداخت. مدتی بعد، محمدتقی زهتابی چهره‌ی شناخته شده‌ی پان‌ترکیست(که در شاخه‌ی جوانان فرقه‌ی دموکرات فعالیت داشت)، به پناهیان پیوست و در بغداد در رادیوی گروه او به تبلیغ اندیشه‌ای پان‌ترکی پرداخت و در دانشگاه بغداد نیز تدریس کرد. وی پس از سقوط شاه به ایران بازگشت و به ترویج افکار پان‌ترکی در تبریز مشغول بود، و همو بود که با تکیه بر نوشته‌های پان‌ترکی و تاریخ‌نگاری‌های تخیلی محافل پان‌ترکی باکو و استانبول-آنکارا، و سرهم‌بندی حوادث پراکنده‌ی تاریخی و تحریف آنها تلاش کرد کتابی به نام «تاریخ باستانی ترکهای ایران» تهیه کند، که اصولاً آذربایجان ایران را از حوزه‌ی تمدن ایرانی خارج می‌کرد و با جهان پان‌ترکی متصل می‌ساخت. حلقه‌ی پان‌ترکی طرفدار او در در داخل ایران و در جمهوری آذربایجان تبلیغات فراوانی برای ترویج نوشته‌های او و جا انداختن آن به عنوان تاریخ آذربایجان یا ترکهای ایران کرده‌اند،اما این نوشته‌ها به علت ذهنی بودن و عدم تطابق با واقعیتها و نوشته‌های متعبر تاریخی، در نزد مورخان و پژوهشگران ارزشی نیافت.» # ↑ مهدی آقاسی. تاریخ خوی. تبریز ، انتشارات موسسه تاریخ و فرهنگ ایران ۱۳۵۰ ، .ص ۴۰۶ # ↑ «روابط ایران و عراق در گذر تاریخ». مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی. بازیابی‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۰۹. از دیگر نکات جالب در خاطرات سرگرد نوروزاف دیدار او با محمود پناهیان رئیس گروه سربازگیری برای فرقه دمکرات و ژنران بعدی فره‌است که به زبان ترکی آذربایجانی اما بسیار آمیخته با روسی سخن می‌گفته‌است. در این بخش اطلاعات جالبی از پیشینه محمود پناهیان ذکر شده‌است. پس از فرار به شوروی در سالهای دهه ۱۳۵۰ شمسی در یک ماموریت از باکو به بغداد اعزام شد و در آنجا ضمن همکاری با رژیم بعث به تاسیس یک گروه سیاسی به نام جبهه ملی خلقهای ایران دست زد و شعبه‌هایی از آن به تبلیغ قومگرایی در آذربایجان, کردستان, بلوچستان و خوزستان ایران پرداخت. مدتی بعد, محمد تقی زهتابی چهره شناخته شده پان ترکیست (که در شاخه جوانان فرقه دموکرات فعالیت داشت) به پناهیان پیوست و در بغداد در رادیوی گروه او به تبلیغ اندیشههای پان ترکی پرداخت و در دانشگاه بغداد نیز تدریس می‌کرد. وی همو بود که با تکیه بر نوشتههای پان ترکی و تاریخ نگاریهای تخیلی محافل پان ترکی باکو و استانبول-آنکارا و سرهم بندی حوادث پراکنده تاریخی و تحریف آنها تلاش کرد کتابی به نام «تاریخ باستانی ترکهای ایران» تهیه کند, که اصولا آذربایجان را از حوزه تمدن ایرانی خارج می‌کرد و به جهان پان ترکی متصل می‌کرد. # ↑ برخی از عناصر فرقه دمکرات نظیر علی پناهی، رئیس تامینه تبریز که پول‌های فراوانی را از تبریز با خود به باکو به سرقت برده بود و نیز محمد تقی زهتابی از شاخه جوانان فرقه دمکرات که در راستای فراهم‌سازی کادرهای آینده پان‌ترکی برای ایران به باکو اعزام شده بود، تحت تاثیر نوشته‌های تاریخی بی‌سروته و غیر علمی پان‌ترکی محافل استانبول / آنکارا/ باکو به نوشتن آثار رمانتیک و باژگونه تاریخی پیرامون « ستارخان»31 و « تاریخ باستانی ترک‌های ایران» و سایر بحث‌ها دست زدند، تا از طریق این نوع وارونه‌سازی‌های تاریخی و خلق تاریخی تخیلی کهن و باستانی ترکی برای آذربایجان ایران، این منطقه را دارای پیشینه‌ای هماهنگ و مشترک با ترکیه و سایر مناطق نشان داده و با زدودن هر گونه پیوند تاریخی این منطقه با ایران، و تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی پایه‌های گفتمان وحدت‌ساز پان‌ترکی را فراهم سازند !!!!.....اینک جریان پانترکیسم بر آن است تا این مهره با پیشینه روشن را دیگر بار مطرح سازذ...اما غافل از ان است که در عصر روشن گری نمی توان با تکیه بر نگاشته های زرد و صدام فرموده و باقرف پرداخته آرمانی را پیش برد....
علی عجمی آذرابادگانی ایران دوست

۱ نظر:

شهريور گفت...

آرمان ما: برپايي ايران بزرگ اهورايي، در پرتو رازمان شهريوري مزدايي، بر بنياد ميهنسالاري آريايي!
(افراشته‌تر باد درفش هما)