۱۳۸۷/۰۹/۲۰

۲۱ آذر : روز رهایی آذربایجان از چنگ میهن فروشان


سروده‌ای از: استاد رسام ارژنگی تبریزی

آذر زردشت شد در ماه آذر شعله‌ور
اندرون فرخنده آتش، دشمنان بد سیر
جملگی نابود گشتند و یکایک سوختند
کیفر کردار خود دیدند از آن، سر به سر
دادِ مردی را چنان دادند مردان دلیر
شد روان رستم دستان به گیتی، جلو‌ه‌گر
آن که زیر پرچم بیگانه میخواندی رجز
خویش را افکند آن سوی ارس، بار دگر
آن که سر ببرید مردم را به تیغ اجنبی
هم چنان روباه ترسو رفت از میدان به در
آن «غلام یحیا» بدخواه و دنی و پست و دزد
که  بجز عاجزکشی در خود نمیدیدی هنر
«جعفراف» آن مردک بی مغز و پر آز و دنی
که نبودی جز تباهی پیشه آن «پیشه‌ور»
اندران هنگامه با آرتش نگشته روبرو
شد فراری، برد با خود، گوهر و زر، بی شمر
دید آذربایجانی زین پلیدان، صد زیان
اندرین آتش دریغا سوخت با هم خشک و تر
یاد دارد آنچه رسام از زمان کودکی
بوده تبریزی همیشه تیر دشمن را سپر
{۱۶ دی ۱۳۲۵}