{ • نویسنده: محمود كردواني/ بخش یکم}
در تابستان سال 1348 از طرف اداره كل باستانشناسي هيأتي به سرپرستي نويسنده مأمور شد تا در استان كردستان به اكتشافات علمي باستانشناسي بپردازد، كتيبه قمچقاي يكي از مهمترین كشف هاي هيات بود. اين كتيبه ميتواند معرف تمدن و فرهنگ ايران در هزاره چهارم پيش از ميلاد باشد و در حقيقت كتيبه مذكور برگ زرين ديگري است كه بر تارك تمدن و فرهنگ غني ايران ميدرخشد.
كردستان از نظر تمدن و فرهنگ داراي سوابق پر ارزشي است كه نظير آن در ساير نقاط ايران كمتر ديده ميشود به اعتقاد دانشمنداني چون «هانري فيلد» H. Fild و «ژرژ كامرون» J. Kameron كردستان از دوران «آشل» و «موسترين» و «اورياسين» داراي تمدن چشمگيري بوده است. ميدانيم كه تمدن و فرهنگ «آشل» تمدن آغاز عصر حجر «پالئوليتيك»Paleolithic به دوران يخبندان مربوط ميشود و تمدن «موسترين» مربوط به اواسط عهد حجر قديم و زمان حداكثر يخبندان در اروپاست. اين نام از غار «موستيه» در فرانسه گرفته شده و مربوط به فرهنگ مرحله اول جماعات بدوي است. انسانهاي اين دوره در غارها مسكن داشتند و به طور دسته جمعي به شكار حيوانات بزرگ مانند ماموت ميپرداختند. اين تمدن تا اروپاي ميانه بسط داشت. فرهنگ و تمدن «اورينياك» تمدن دوره حجر قديم است كه بر اثر حفرياتي در غار اورينياك فرانسه كشف شد. اين تمدن در اروپاي غربي و بخش مياني روسيه گسترده ميشد و از مختصات آن، وجود خانه هاي گلي و جماعات بدوي عشيرهاي ميباشد. «هانري فيلد» مينويسد: «ساكنين و اقوام عصر حجر قديم كه در درههاي جنوبي ميزيستهاند از يك مسير عمومي كه از شمال غربي به كردستان منتهي ميشده از تنگناي سليمانيه و رواندوز و ساير نقاط شمالي به اين منطقه وارد شدهاند.»
ادواتي كه از اقوام دوره موسترين از غار سليمانيه به دست آمده از يك طرف به ابزار و آلاتي كه از فلسطين كشف شده شباهت دارد و از طرف ديگر نظير اشيايي است كه از غار «كرفتو» بوسيله راولين سن كشف و مورد مطالعه قرار گرفته. غار كرفتو نزديك ديواندره و صد كيلومتري شمال سنندج قرار دارد. اين شواهد كاملاً آشكار ميسازد كه دوران اين غارها با آخرين پيشرفت عصر يخبندان مقارن بوده است، تحقيقات زمينشناسي كاملاً ثابت ميكند در زماني كه قسمت اعظم اروپا در زير تودههاي يخ مستور بوده انسانهاي حجر قديم اين ناحيه از فلات ايران در غارها يا سوراخهايي كه در جوانب كوهها حفر ميشد زيست ميكردهاند، چند نمونه از حفرههاي اخير الذكر ضمن بررسيهاي هيات در اطراف قلعه قمچقاي و بدنه كوههاي دربند سخت همچنين در بالاي قله كوهي كه مشرف بر دهكده كلهكان سي كيلومتري راه سنندج ـ مريوان است مشاهده گرديد، گرچه اين غارها و حفرهها به طور كلي حفاري نشده، ولي با توجه به كاوشها و بررسيهاي پراكندهاي كه صورت گرفته ميتوانيم به طور كلي دوران حجر قديم اين ناحيه را مشخص كنيم. زماني كه اروپا هنوز اواخر دوران حجر قديم را ميگذرانيد، ايران بالاخص جلگههاي لرستان و دهلران و كرمانشاه و كردستان به سرعت به دوره مس رسيد و وضع خود را با دوران جديد مطابقت داد و در همان اثنا كه هنوز از آلات و ادوات سنگي استفاده ميشد فلز را به خدمت خود گرفت و در همين هنگام بود كه حيوانات را نيز به استخدام خود در آورد. اهلي كردن نخستين حيوان كه علت آن احتمالاً نياز بشر به داشتن چارپايان قابل قرباني بود، در پيشرفت و سير تكاملي تمدن فوقالعاده تأثير كرد. زيرا حيوان بدون آنكه از نظر تغذيه بر انسان تحميل شود. خوراك و پوشاك او را تأمين مينمود و در كار حمل و نقل به او ياري ميداد. بدين ترتيب ساكنين اين ناحيه از فلات ايران دوران غارنشيني را پشت سر نهاد و به كارهاي توليدي پرداخت و در راه توسعه اقتصاد و تجارت گام برداشت. سفالينههاي نقشداري كه به رنگهاي نخودي و قرمز بوده و داراي نقوش هندسي و حيوان و گياه است، ضمن بررسي و گمانه زني از تپههاي توبرهريز، تيانه، سرچم و برفچال به دست آمده معرف سكونت اقوامي مربوط به دوران مس «انئوليت» در كردستان است و تاريخ ساخت آنها به دوره «كلكئوليتبيك» ميرسد نظير اين سفالها در شوش، تپهگيان نهاوند، چشمه علي ري و اسمعيل آباد قزوين و سيلك كاشان و قسمتهاي مركزي ايران و همچنين در سيستان و بلوچستان به دست آمده.
ظاهراً اين گونه سفالهاي كردستان كه متنوع و رنگين است مانند سفالينههاي ساير نقاط ايران وضع ثابت و پايداري دارد. از هزاره سوم پيش از ميلاد در آثاري كه به زبانهاي سومري و اكدي و هورياني به جا مانده از اقوامي ياد ميشود كه در كوهستانهاي غربي ايران ساكن بودهاند. عمده اين قبايل عبارتند از: گوتيان، لولوبيان، و كاسيان. تصور ميشود از اين طوايف گوتيان ساكن كردستان بودهاند و از سال 2300 قبل از ميلاد مقارن سلطنت «نارامسين» پادشاه اكد در تاريخ عرض وجودكردهاند، ظاهراً نارامسين در اواخر سلطنت خود با گوتيان جنگيد و ضمن پيكار با آنها كشته شد. بنابر نوشته ياكوبسون سومر شناس دانماركي، گوتيان پس از غلبه بر نارامسين توانستند «نيپپور» شهر مقدس سومر را تصرف كنند. پس از ورود اقوام آريايي و تشكيل دولت ماد، گوتيان يكي از متحدان و فرمانبرداران دولت مركزي ايران شدند و در دوران شاهنشاهي هخامنشي و اشكاني و ساساني نيز از پاسداران مرزهاي غربي ايران بودند.