۱۳۸۹/۰۵/۲۰

پیشینه پزشکی در ایران /6

امید عطایی فرد

دستورهای بهداشتی
در جلد هفتم «دینکرد» می خوانیم: همان طور که ما دارای جسم و روح هستیم، باید قوای جسمانی و روحانی خود را- هر دو- حفظ کنیم. اگر قوای روحانی ضعیف گردد، قوای جسمانی نیز نقصان پذیرد. و اگر قوای جسمانی مختل گردد، روح متاثر خواهد شد. پس باید کوشید که هر دو سالم و قوی بماند.
این نکته را در گفته ی «پیران» به رستم می بینیم:
همی خون فشانم به جای سرشک/ همیشه گرفتارم اندر پزشک
در کتاب های دیگر توصیه شده که: پیش از خوردن، باید دست را شست، جامه ی آسوده پوشید، پیرامون را بالش نهاد و خاموش و بی گفت و گو به خوراک پرداخت، بی آنکه پرخوری شود.(1) در تاریکی، خوراک خوردن جایز نیست.(2)
در آیین شست و شو و غسل، آب باید از ین بخش های اندام می گذشت: تارک سر، میان ابروان، پشت سر، گونه ها، گوش ها، شانه ها، زیر بغل ها، بالای سینه، پشت، پستان ها، پهلوها، سرین ها، اندام نرینگی یا مادینگی، ران ها، زانوها، ساق ها، قوزک ها، پاشنه های پا، کف های پا، انگشتان پا.(3)
برای پاکیزگی، دو مکان را به عنوان قرنطینه در نظر می گرفتند:
1.برشنوم گاه: زمین مستطیل شکل بود با 9 گودال. افراد ناپاک نخست به تن خود خاک می مالیدند و سپس ایشان را در یکایک گودال ها غسل می دادند. آنگاه به تن خویش، گیاهان خوشبوی می مالیدند و پس از پوشیدن جامه، به اَرمِشتگاه می رفتند.
2.اَرمِشتگاه: جایی سرپوشیده بود که افراد ناپاک مانند زنان حائض و یا کسانی که مُرده را به دخمه می بردند، باید مدتی را دور از دیگران، در آنجا به سر می آوردند تا از سرایت بیماری های احتمالی به مردم جلوگیری شود.
به روایت یکی از کتاب های پهلوی: هنگامی که زن آبستن است، باید آتش را همواره روشن نگه داشت. زمان زاییدن، چند زن به یاری می آیند؛ یکی شانه ی راست و دیگری شانه ی چپ زائو را می گیرد. یکی دیگر دست بر گردنش می افکند و آن دیگری میان او را می گیرد. یک زن هم برای درآوردن نوزاد و بریدن ناف کمک می کند.(4)
از آنچه که در گزارش های تاریخی و کتاب های دینی نگاشته شده، چنین بر می آید که ایرانیان:
1.بر روی زمین، آب دهان نمی انداختند.
2.از جام و ظرف یک دیگر نمی خوردند.
3.هنگام ادرار می نشستند و ایستاده این کار را نمی کردند.
4.آب های ناپاک و ناشناخته را پیش از نوشیدن، می جوشاندند.
5. آب و هوا و خاک و آتش را آلوده نمی کردند.
6.خزندگان و حشرات زیان بخش را از میان می بردند.
7.از آمیزش با زن دشتان(حائض) خودداری می کردند.
8.ابرازها و جامه های ناپاک را با بهره گیری از آب و نور خورشید می پالودند.
9.پزشکان هنگام درمان بیمار، پنام (دهان بند) می بستند، که امروزه نیز انجام می شود.
10.برای نخستین بار در جهان، گرمابه های بهداشتی ساختند که برخی کاربرد درمانی داشت.
در «خورشید یشت» با اشاره به ویژگی گندزدایی خورشید آمده است: هنگامی که خورشید برآید، زمین اهورا آفریده، پاک شود، آب چشمه ساران، آب دریا، آب ایستاده پاک شود، اگر خورشید برنیاید، دیوان آنچه را که در هفت کشور است، نابود کنند.
با آگاهی از پاکسازی نور خورشید بود که ایرانیان همواره خانه های نورگیر می ساختند. در کتاب «کورش نامه» اثر گرنفون به پزشکان و جراحان چیره دست نظامی در سپاه ایران اشاره شده است. هم چنین می خوانیم که کمبوجیه اول (پدر کورش) به کورش بزرگ می گوید: - اگر قرار باشد که سپاهیان در جایی توقف طولانی نمایند باید که جای پاکیزه و سالمی برای اردوگاه انتخاب کنی...
کورش گفت: -اولین قاعده که رعایت خواهم کرد خودداری از پرخوری است که مادر ناخوشی هاست. دیگر، هضم و دفع آنچه در بدن وارد می شود که بهترین راه برای تامین تندرستی و تقویت است.(5)

پی نوشت:
1.روایت پهلوی، ص 68.
2.شایست ناشایست،ص 113.
3.وندیداد، 72-:40. 8.
4.شایست و ناشایستريال ص 122 و 126.
5.سیرت کورش کبیرريال ص 50 و 51.

بدرود با الاهه ی آواز

عصر روز چهارشنبه 24 امرداد ماه، بانو الاهه خواننده نامدار درگزشت.

شمع و پروانه منم مست ميخانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم

يار پيمانه منم از خوب بيگانه منم
رسوای زمانه منم دیوانه منم

چون باد صبا در به درم
با عشق و جنون همسفرم
شمع شب بی سحرم
از خود نبود خبرم
رسوای زمانه منم ديوانه منم

تو ای خدای من شنو نوای من
زمين و آسمان تو ميلرزد به زير پای من
مه و ستارگان تو ميسوزد ز ناله های من
رسوای زمانه منم ديوانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم

وای از اين شيدا دل من
مست و بی و پروا دل من
مجنون هر صحرا دل من
رسوا دل من رسوا دل من
ناله تنها دل من داغ حسرت ها دل من
سرمایه سودا دل من
رسوا دل من

خاک سر پروانه منم خون دل پيمانه منم
چون شور ترانه تويي چون آه شبانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم
رسوای زمانه منم ديوانه منم