۱۳۹۵/۰۹/۰۷

دینکرد ۴- بندهای ۱۰۰ تا ۱۰۳


در کوششی نابینا و کورکورانه ی رومی مُست (الکساندر)، از آنسان برده شد بن نوشته هایی که در گنج شایگان انداخته و بایگانی گشته بود زیرا در آن دفترها، ویرایشی با چم و منتق بود و به خواستاران دانش همه گونه اگاهی را مینمود.
هنگام نیرومندی ایشان (ایرانیان)، نبشته ها از نو آراسته گردیدند؛ چراکه به کشور (ایران) آورده و نگریسته و پژوهیده شدند تا هیچ فرازی، نگون و فروگزاشته نشود. و نامه ی بیگانه را به کام نپزیرفتند.
و چنین بود که بخشش و رشد دانایی را بیشتر ستاییدند. به چشمشان، فرو نهادن نبشته های کشور، گزیده و شایسته نبود.

اگر ایشان (ایرانیان) نوشته و ماده ای قانونی را پیدا نمیکردند که دربردارنده ی اگاهی و دانش فراگیر و کامل باشد، جدا جدا از نبشته ها و بن مایه های خویش می خواستند و سراسر مجموعه نوشتارهایی را می خواندند که در گنج شایگان از همه گونه، سخنانی در بر داشت.
{گزارش: سوشیانت مزدیسنا}

۱۳۹۵/۰۹/۰۱

دینکرد ۴ - بند ۸۷ و ۸۸


مایه وری ایران، هم با بنیاد خویش و هم با ابرویژگی و برگزیدگی اش، دربردارد: خستو شدن و اعتراف به راستی و حقیقت؛ ابزاری به اندازه، که چیزها را به هنجار می ایستاند و نظم میبخشد. فرستادگان کشورهای بیگانه، از شگفتی و اعجازی که دیدند: خاموشی و حیرانی، خستگی و سرگشتگی و درماندگی در ایشان پیدا شد و فرود نیامد. و به هنگام گستاخی شان، به انها (حقیقت ایران) ارایه شد.

.
در هنگام نوین و عصر جدید، منش و کردار نیک را برتر و بالاتر از سخن خویش داشتن و به دیگر چیزها نیالودن، نماینده و چشاینده ی یاری به هوش است. دور داشتن دل هوشیار از ستردگی و گیجی و درماندگی است. گزینش برای گزشتن و یافتن چه کردن و نه کردن است. چراکه ایشان میدانستند بیشتر و برتر از فره، برق و درخشش آن فره، بسی در دل نمی ایستد و گزراست. و خورشیدنگری بود که باز به ایشان بهره ی به هنگام داد و به گستاخی بیشتر، بازآزمود. در پیشگاه خدایان و شاهان، سخنی که به هنجار و به اندازه و خوب نگه داشته شود، بی کار و بی فایده نمی ماند.
گزارش: سوشیانت مزدیسنا

۱۳۹۵/۰۸/۱۹

دینکرد ۴- بند ۸۶


مایه وری های ایرانشهر از برای برگزیدگی و زایش آن در میانه ی جهان، سروری در رای مندی و امار و بازشناسی است. و مهان بودن بر خدایان هفت کشور، از برای مهمانی و پزیرش دین، و کیانیان دارنده ی فره بود. چراکه انداختن پیوند به ایشان، و همایش ایشان، چم و سبب بوم داری و کشورداری است. چم و دلیل شاهنشاهی ایران داران میباشد. بخشش خدایی هفت کشور به خدایان ایران، از همان دهبدی و ایران داری است. برق و درخشش: از همان فره، بامدادی و روشنایی: از همان برق، دانایی: از همان دین، ابزار برتر: از همان هم -نیرویی و قوه ی مشترک است که اکنون از همان راه، آزمایش و گشوده میشود. تن-کرداری و کارکرد: برخاسته از هم-نیرویی میباشد. در پناه و بی گزند بودن: از هم-پزیری و ابرقدرتی همه ی ایران است و هم رایی را به بار می اورد. و نیز میدهد به کشور: دانش و اموزش، ابزارسازی و صنعت، هنر، تیغ و جنگ افزار، ابادی و توانایی، و همه ی چیزهایی که برایشان بایسته است. اگر اینها را ایرانیان با خویشتن داشته باشند، خدایگانی از دهبدان ایران، بریده نمیشود.
{گزارش: سوشیانت مزدیسنا}