{1} زبان
اورمزدی
{} اوستا: به زبان
اورمزد است، و زند (گزارش اوستا): به زبان موبدان، و پازند (گزارش و ترجمه ی زند):
به زبان مردمان.
{} مانترای سپند
و کلام مقدس، سخن اورمزد و همان اوستا بوده است. گزارش و معنای آن: «ستایش ویژه» میباشد.
همگونی دین با مانترا و کلام مقدس، بسان پیوستگی گوشت با پوست، و یا چسبیدگی رگ به
چرم است.
{} این مانترای دینی یا
اوستا که دربر دارنده ی همه ی اگاهی هاست، نزدیکترین ساختار به بهترین مینوها و
معنویات را دارد و از آنها بهره مند است. اوستا از همه ی اوازه های جهانیان و گفتارهای
گیتی، شگفت تر است. اوستا فراتر از دریافت هر یک از مردمان میباشد. از این رو، زند
(گزارش اوستا) به آیین و گونه ای گفته شده است که میان جهانیان، رواج بیشتر داشته و
در جهان اشناتر باشد.
{} خود اوستا درخششی
بزرگ است که زرتشت از سوی اورمزد آورد. در آن، هیچ دروغ و هرج و مرج، و دیوکامگی پدیدار
نیست. در همه اش: راستی و داد ستانی مهتران، و یزدان شناسی، گفته شده است. اوستا هرگز
آوازه و گفتار و تبلیغی از دروغگویان نداشته است. دیوپرستان هیچ امیدی ندارند که بتوانند
همگان را از این راه، روی گردان کنند.
{} زرتشت را فرزانگان
پرسیدند: این سخن اوستا چگونه است که به سخن هیچکس، همانند نیست؟
زرتشت پاسخ داد: همانگونه
که خداوند به کسی همانند نیست، سخن او نیز با سخن کسی همسان نیست.
{} اوستا به هر
زبان و گونه ای که گفته شود، دروغ پرست به رنج می افتد و یزدان، خوشبختی را پس از راست
ورزیدن، پدیدار مینماید. همه ی کشورها یکسان و همانند، به اوستای فراهم آمده، دسترسی
یافتند. میان جهانیان، زند (گزارش اوستا) به زبانی اشنا فرستاده شد و پوزش پزیری و
رستگاری در آن ، سراسر
پیداست.
{} اورمزد به زرتشت گفت: همه ی دانشها در اوستا را
به تو اموختم به زبانی که در جهان هیچکس خوار و اسان ندارد؛ و زندش را به زبانی به
تو گفتم که در میان مردمان روانتر است و تو نیز به آن خوش بیان تر هستی.
{} از هنرهای موبدان این است که اوستا را به
زبان نرم و راست و درست بخانند. اوستا خوانی با همراهی سازهای زهی میباشد؛ مانند: بربت
و تنبور و چنگ. و «وین بانگ» نام دارد.
{} بخشی از اوستا در زبان جغد آفریده شده است. مرغ
کرشیفت (پرنده ای شکاری) که سخن گفتن میداند، دین را به «وَر ِ جم کرد» (باروی
زیرزمینی جمشید) برد و رواج بخشید. در آنجا اوستا را به زبان آن مرغ میخانند.
{} اوستا: فرهنگ فرهنگهاست و سرچشمه ی دانایی و
گزینش و تشخیص، از آن میباشد. معجزه ی معجزات، منزه از گمان و بی مانند است.
گزارش: سوشیانت مزدیسنا (امید عطایی فرد)