۱۳۸۹/۰۵/۲۸

پرفسور پاکدامن : پیوند دهنده ی جهان با پزشکی ایران

پرفسور ابوالقاسم پاکدامن سال 1313  در ایران چشم به جهان گشود.این نابغه پزشکی جهان پس از پایان دبیرستان به آلمان رفت و در رشته پزشکی به درس خواندن پرداخت.ایشان دوره های ویژه کاری و ابر ویژه کاری را در دانشگاه های زیر گذراند:
تخصص در جراحی عمومی از دانشگاه های ماینز و دسلدرف
فوق تخصص در جراحی قلب و عروق ، قفسه سینه از دانشگاه اسن
جراحی تجربی از دانشگاه لوون بلژیک
این فرزند پاک تریته اوستایی بنیان گذار روشهای درمانی نوینی در جهان گشت. و توانست بیش از بیست مورد اختراعات پزشکی و دارویی به ثبت برساند که نمونه های زیر شهرت جهانی دارد:
کاشف روش اکسیژن درمانی خوراکی
کاشف داروی پایین آورنده ی چربی خون آنتوم
مبتکر روش درمان با آگاهی های مثبت...
روشهای درمانی این پورسینا ی زمان مورد توجه ی جهان پزشکی قرار گرفت. به گونه ای که پس از آلمان ، جامعه پزشکی آمریکا نیز با فراخواندن پرفسور پاکدامن روش اکسیژن درمانی را بکار گرفت. در این روش با انباشت مقدار اکسیژن در آب میتوان نارسایی های قلبی و عروقی از جمله اختلال در زنش منظم قلب را بهبود بخشید. همچنین فشار داخلی چشم را کاهش داد. و نیز این روش در دستگاه گوارش و سالم سازی کبد و نابودی سلول های سرطانی نقش بسزایی دارد.
استاد در این راستا در زادگاه اشو زرتشت – ارومیه – کارخانه انباشت اکسیژن آب را تاسیس نمود. تا ایران سومین کشور جهان در بکارگیری این روش نوین درمانی گردد. این استاد گرانمایه درصدی از درآمد این کارخانه را به امور نیکوکاری: درمانهای رایگان و آموزشی و دانشی اختصاص دادند.
استاد پاکدامن در کنار انجام امور تخصص سه گانه پزشکی ، به کار پژوهش تاریخ پزشکی و پزشکی ایران باستان نیز پرداختند. که آنرا به چاپ خواهند رساند. پرفسور پاکدامن همچنین با برپایی همایش ها و سخنرانی هایی  در اروپا، جهانیان را با نقش ایرانیان در پزشکی، آشنا نمودند. پرفسور پاکدامن در اینباره می گوید:
« ... این فرصتی برای من بود . بعدازظهر ها که در دانشگاه نبودم ، کارهای مطالعاتی انجام می دادم. کم کم به پزشکی سنتی ایران کهن علاقه مند شدم . بنابراین رفتم و از دوران آریایی شروع کردم.در آغاز پزشکی فقط یک علم تجربی بود یعنی فردی اگر درد و بیماری داشت ، می رفت برگی را می خورد و اگر مشکلش برطرف میشد میرفت و آن شکل را می کشید تا بقیه هم بفهمند. و این ادامه می یابد در دوران مادها و هخا منشی و اوج آن در دوران ساسانی است.دانشگاه گندی شاپور که یک مرکز علمی تمام عیار بوده است. ...[ بعد ها با استفاده از دانش ساسانی] ادامه می یابد که پورسینا نمادی کاملا گویا در این باره است.
من ماه مارس کنفراسی داشتم درباره تاثیر پزشکی ایران در پزشکی جهان.در ابتدا گفتم می خواهم ثابت کنم بیشتر چیزهایی که شما الان دارید از ایران گرفته اید. به همین منظور از ریشه شروع کردم. اگر ما تاریخ علم را بررسی کنیم میبینیم بعضی کشورها مانند : مصر، چین ، هند ، ایران ، یونان ، پایه گذار علوم طبیعی بوده اند.
تریتا نخستین پزشک ایرانی بوده است که زرتشت درباره او می گوید: تریتا ماموریت پیدا میکند از طرف خداوند که با مرگ ، تب ، بیماری ، مبارزه کند. یا مثلا در زمان مادها به پزشک می گفته اند : مدیک؛ حالا : مدیک – مدیکوس – مدیکام – مدیسین
به آنها گفتم : ما در گندی شاپور که مانند هاروارد امروز بوده است پزشکی، داروسازی ، فلسفه ، نجوم ، پزشکی قانونی ، دام پزشکی  و ... داشته ایم . سالی یک بار هم کنگره پزشکی بزرگی در آنجا برگزار می شده است .شاگردان و استادان این دانشگاه ایرانی از همه ی کشور ها بوده اند که در این مرکز تمدن جمع می شده اند. بعد از این که ما این دانشگاه را داشته ایم ، ششصد سال بعد ، اولین مدرسه پزشکی در سالرنو ی ایتالیا به وجود آمده است ، آمریکایی هم که اصلا در آن زمان وجود نداشته است. سخنرانی مفصلی بود که در پایان همه اعضای جلسه در آنجا متعجب شده بودند.
یک نمونه دیگر هم بگویم درباره ایمونولوژی که در همین 30 سال اخیر رونق گرفته است. اولین ایمونولوژیست جهان یک ایرانی بوده است. این را من نمیگویم . این را آقای دکتر بتمن استاد دانشگاه الیمنز آمریکا می گوید : ایشان در سال 1956 در کتاب تاریخ مصور پزشکی جهان می نویسد : اولین  ایمونولوژیست جهان یک ایرانی است به نام مهرداد ششم.
همین طور که میدانید آن زمان رسم بوده است که سران کشور ها همدیگر را مسموم می کرده اند. مهرداد سمی با درجه پایین می سازد و آن را می خورد و کم کم غلظتش را زیاد میکند تا بدنش مقاوم میشود. این روش هم اکنون هم به نام مهرداد ثبت شده است.
این فرهنگ غنی ماست. باید این ریشه ها در دانشگاه ها به ویژه برای نسل جوان شناسانده شود. این مشکل اساسی ما شده است که خودمان را هنوز نمی شناسیم و باور نداریم. ... »
استاد پاکدامن در زمان پهلوی ، شورای آموزش پزشکی  را بنیاد می گذارد و خود دبیر آن بود و همچنین رییس بورد تخصصی پزشکی ایران گردیده بود تا در زمانی که تعهد اسلامی ملاک گردید ناچار در آلمان این انجمن ها را پایه گذاری نمود:
بنیاد گذار و رییس انستیتو پژوهشی درمان با اکسیژن آلمان فدرال
پایه گذار و رییس دو مرکز پژوهش و درمان سرطان در آلمان
از پایه گذاران و رییس سابق کلینیک اتکولوژی در فریدن وایلر آلمان
از پایه گذاران و رییس سابق کلینیک اتکولوژی بیومد در برلین آلمان
استاد پاکدامن همچنین در گاهنامه های دانشی زیر نقش اساسی دارند:
پایه گذار و رییس هیئت تحریریه مجله ابن سینا
پایه گذار و رییس هیئت تحریریه مجله دانش و فرهنگ ایران
عضو شورای علمی مجله ارتوملکولار و تغذیه آلمان و سویس و اتریش
استاد پاکدامن همچنین جوایز زیر را هم از آلمان دریافت داشتند:
برنده جایزه علمی از بنیاد معتبر کوهنشلنر مونیخ 1993 برای ابداع روش اکسیژن درمانی
برنده جایزه نوآوری های علمی و پزشکی دوسلدرف آلمان سال 2000 میلادی
در حالی نام هر ملا و عربی در کشور استاد پاکدامن فریاد کشیده میشود ، هتا در خراسان زادگاه این استاد ، نامی از او در یادها و کوچه و خیابانها نیست.

( برگرفته از گاهنامه ی " مژده گناباد" شماره 31 )
 http://asharesane.blogfa.com/post-11.aspx

معمای مصدق/4


کودتایی که کودتا نبود
 محمود کاشانی
آنچه که پنجاه سال مطرح شده این است که در 28 مرداد یک کودتا صورت گرفته و این عنوان کودتای 28 مرداد آنچنان جا افتاده که آموزه هر جوان و میانسال یا سالخورده‌ای شده است. حال آن که اسناد و مدارکی که امروزه در اختیار است و همچنین پژوهش‌های انجام شده، همه حاکی از این است که در مرداد ماه سال 1332 هیچ کودتایی در ایران اتفاق نیفتاده است و دلایل آن هم فراوان است. از جمله اینکه در25یا 28 مرداد هیچ‌کدام از واحد‌های نظامی علیه دولت مصدق وارد عمل نشدند. کودتا یک تعریف دارد. کودتا به این معناست که واحدهای نظامی علیه دولت رسمی یک کشور وارد عمل شوند. چنانچه غالباً نظایر آن را در پاکستان و در کشورهای آفریقایی می‌بینیم، که ارتش در امور سیاسی مداخله می‌کند و رؤسای جمهور یا نخست‌وزیرها را از کار برکنار می‌کند. اما در مرداد سال 1332 واحدهای نظامی کوچک‌ترین حرکتی علیه مصدق نکردند. به این نکته نیز باید توجه شود که مصدق شخصاً وزیر دفاع ملی بود و ارتش در اختیار او بود. چون رئیس ستاد ارتش، سرتیپ ریاحی را خود وی منصوب کرده بود و رئیس ستاد ارتش تا واپسین ساعات روز 28 مرداد فرمانبر شخص مصدق بود.
فرمان برکناری مصدق روز 24 مرداد به وی ابلاغ شد و وی با دریافت فرمان شاه رسید داد و خوشبختانه رسید آن سرانجام و پس از سال‌ها در اختیار ما قرار گرفته است. در این رسید که به خط مصدق است صریحاً قید شده که «ساعت یک بعد از نصف شب 25 مرداد 1332 دست‌خط مبارک به اینجانب رسید» و از این تاریخ مصدق کوچک‌ترین ارتباطی با مردم برقرار نکرد و این فرمان را پذیرفت. بنابراین دوره نخست‌وزیری مصدق در روز 23 مرداد که شاه فرمان نخست‌وزیری زاهدی و فرمان برکناری مصدق را صادر کرد، تمام شد، نه 28 مرداد، بنابراین کودتای 28 مرداد یک دروغ تاریخی است که کوچک‌ترین مبنا و پایگاهی از نظر سیاسی و نظامی ندارد. ولی انگلیسی‌ها برای فریب مردم ایران و پنهان‌سازی مداخله خلاف حقوق بین‌الملل خود و حفظ وجهه مصدق این‌گونه وانمود کردند که در 28 مرداد کودتایی رخ داده و سرانجام مصدق قربانی این کودتا شد.
http://www.khabaronline.ir/news-14985.aspx