{ محمود كردواني/ بخش دوم}
سلسله جبال زاگرس در خاك گروس درههاي سبز و خرمي را به وجود ميآورد كه شعبات رودخانه قزلاوزن از ميان آن ميگذرد. در بستر اين درهها جابه جا دهكدههاي سبز و خرمي به وجود آمده كه مردم آن به كشت و كار مشغولند و چنين به نظر ميرسد كه اين واحدهاي مسكوني از ديرباز مورد استفاده ساكنين اين مناطق بوده است. دهكده قمچقاي نيز يكي از اين قراء است كه در 60 كيلومتري شمال بيجار قرار دارد و رودخانه قزل اوزن از كنار آن مسير خود را به طرف شمال ادامه ميدهد. دره اين رودخانه از روزگار باستان گذرگاه اقوام مختلف ساكن غرب ايران بوده و يكي از راههاي ارتباطي مهم فلات ايران در آن زمان محسوب ميگردد. مخصوصاً قبايل ماد توانستند از اين معبر به قسمتهاي مركزي ايران دست يابند. در سمت مغرب قريه قمچقاي دره مرتفعي قرار دارد كه به دره آسياب معروف است. كتيبه قمچقاي در فاصله يك كيلومتري مغرب اين قريه بر روي صخرهاي در ارتفاع ده متري دره آسياب به خط هيراتيك (شبيه خط هيروگليف) نوشته شده در فاصله 6 كيلومتري مغرب اين كتيبه، قلعه عظيمي قرار دارد كه حائز اهميت بسيار است. گمان ميرود كه سازندگان اوليه اين قلعه همان نويسندگان كتيبه قمچقاي بودهاند. محل قلعه دربند سخت ناميده ميشود. رودهايي كه از چهار طرف بنا ميگذرد و قلعه را محاصره ميكند در چهار طرف درههاي عميقي را به وجود آورده بطوريكه ديوارههاي هر طرف قلعه عموداً در حدود 200 متر ارتفاع دارد. تنها راه ارتباطي قلعه با خارج، گذرگاه باريكي است كه ساخته دست بشر ميباشد و يك نفر به دشواري ميتواند از آن بگذرد. بديهي است كه اين موقعيت سوق الجيشي براي ساكنان قلعه بخصوص از نظر دفاعي ارزش حياتي داشته است. وسعت قلعه كه بالغ بر 5000 متر مربع است با مخازن متعدد آب كه در سنگ بريده شده و پناهگاه زيرزميني آن كه با عمق 41 پله در زير قلعه بنا گرديده و همچنين ديوارهاي عظيم آن كه از تخته سنگهاي بزرگ تركيب شده همه حاكي از آن است كه بانيان قلعه داراي تمدن درخشاني بودهاند و وجود اين تمدن آن هم در هزاره چهارم قبل از ميلاد باعـث اعجاب و شگفتي است اما موضوعي كه بيش از همه چيز انسان را به تحسين وا مي دارد وجود كتيبه مكشوفهاي است كه با خط نيمه تصويري (هيراتيك) به دست اقوام ساكن اين منطقه نوشته شده و گواه تمدن و فرهنگ اين قوم است و اين اولين بار است كه در مغرب ايران كتيبهاي با چنين مشخصات كشف ميشود.
براي آنكه به اهميت كتيبه مكشوفه پي برده شود، لازم است گذشته ملتهايي را كه در غرب و حوالي كردستان امروزي ساكن بودهاند از نظر خط و زبان و نژاد مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم زيرا احتمال دارد اين نوشته مربوط به سومريان باشد، چه برخي از باستان شناسان معتبر عقيده دارند كه سومريان ابتدا در مغرب ايران سكونت داشته و پس از پيريزي تمدن خود در اين ناحيه به واسطه عواملي كه يكي از آنها ممكن است هجوم اقوام ديگري، به اين ناحيه باشد، مجبور شدهاند مسكن اوليه خود را ترك كرده و به شمال بينالنهرين مهاجرت نمايند و در آنجا دولت مقتدري به وجود آورند كه شهرهاي آن چون «اور»، «اوروك» و «نيپپور» مركز علم و هنر دنياي آن روز محسوب ميگردد. اين موضوع مسلم است كه سومريان از نژاد سامي نبودهاند، اشيايي كه به سومريان تعلق دارد و به دست باستان شناسان كشف شده با اشياء مربوط به تمدن آنو ]مرو[ و شمال ايران و حتي شوش مشابهت دارد. خط سومريان در آغاز نيمه تصويري و شبيه كتيبه قمچقاي است. در بين النهرين الواح گلرس در طبقت مربوط به عهد اورك (3100 ـ 3300 قم) و جمدت نصر (2750 ـ 3300 ق.م) به دست آمده كه نوشتههاي آن عموماً نيمه تصويري است و كلمات و اسم هايي كه به كار رفته بدون شك سومري هستند.
< قلمرو سومر>