{از: م.ص. نظمی افشار}
• موسيقياستفاده از موسيقي در مراسم مذهبي از دوران بسيار كهن در ايران متداول بوده است. بر روي يك اثر گلي مكشوفه از شوش مربوط به اوايل هزارة سوم قبل از ميلاد صحنههايي نشان داده شده كه در آن ضمن حمل مجسمه يك ربالنوع به طرف معبدي، شخصي نيز در حال نواختن يك وسيلة موسيقي است. (تصوير ص 134 از كتاب نقوش برجستة ايلامي). در متون ايلامي آمده است كه كوتيك اينشوشيناك(Kutik Inshushinak) پادشاه اوان(Awan) كه در دورة ايلام قديم حكومت ميكرده(2200 - 2240 قبل از ميلاد) نوازندگاني را استخدام كرده بود تا در جلوي دروازههاي اصلي معبد اينشوشيناك (خداي شوش) شبها و روزها مشغول نواختن موزيك باشند. در كتيبة يافت شده در «ايذه» مربوط به سدة هفتم قبل از ميلاد پادشاه ايذه ”هاني“ در مراسمي آييني كه مربوط به قرباني كردن گاو است شركت دارد. در اين حكاكي گروهي از نوازندگان مشغول نواختن آلات موسيقي هستند. اينها سه نفرند كه دونفر چنگ و يكي فلوت مينوازد.
(نقوش برجستة ايلامي. دكتر رحيم صراف. ص 30)
آيات اوستا كتاب ديني ايرانيان باستان به صورت زمزمه و با صوت و آواز در مراسم مذهبي خوانده ميشده است. مسعودي در مروجالذهب نوشته است: زردشت پور اسپتمان... پيامبر مجوس است و كتاب معروف را كه عوام آن را «زمزمه» گويند و مجوسان آن را «ابستا» مينامند آورد. در ايران دورة ساساني خط ديندبيره مخصوص ضبطِ آهنگِ سرودهاي مذهبي به كار ميرفته است. از چندين قرن پيش از ميلاد در ايران و هند ادعيه و سرودهاي مذهبي را با زمزمه يا آهنگ ميخواندند. اين طرز خواندن را مردم اين دو كشور از پيشوايانِ ديني خود با علاقهمندي بسيار آموختند زيرا كه عقيده داشتند اگر سخنهاي مقدس با تلفظ صحيح قديمي و زيباي خود ادا نشود تاثيري ندارد و اين عقيده و عادت در ايران و هند به همان روش ديرينة خود در كنار بتكده و صحن مسجدها معمول است. در قرن پنجم ميلادي دو نفر ايراني براي ياد دادن سرودهاي مذهبي به ميلان ميروند. آهنگهايي كه اين دو نفر در كليسا تنظيم ميكنند به طوري موثر بوده كه سنت آگوستين هنگام شنيدن آنها اشك از چشمانش روان ميگرديده است.(ذبيح بهروز، دبيره، ص 26 تا 39)
(غزل شمارة 6)
حديث از مطرب و مي گو و راز دهر كمتر جو
كه كس نگشود و نگشايد به حكمت اين معما را
موسيقي(سماع) و شراب(مستي) دو عاملي هستند كه مريد را از حالت عقلاني خارج ميكنند و با سبك كردن روح و سنگين كردن جسم، موجبات آزادي روح اهورايي را از جسم اهريمني فراهم ميسازند.
(غزل شمارة 19)
چه ساز بود كه بنواخت دوش آن مطرب
كه رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
نداي عشق تو دوشم در اندرون دادند
فضاي سينة حافظ هنوز پر ز صداست
(غزل شمارة 30)
مطرب چه پرده ساخت كه در پردة سماع
بر اهلِ وجد و حال در هاي و هو ببست
(غزل شمارة 36)
تا مطربان ز شوق منت آگهي دهند
قول و غزل به ساز و نوا ميفرستمت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر