۱۳۸۷/۱۱/۱۰

تجزيه قفقاز از ايران (۱)




{جواد شریف نژاد}
* ديباچه:
منطقة قفقاز كه زمان حكومت ساسانيان تحت سيطرة حكومت ايرانيان قرار داشت، در دوره‌هاي متعدد تاريخي، خراجگذار پادشاهان ايران بود. اين منطقه يا توسط امراي ايراني و يا توسط حاكمان محلي‌ دست‌نشاندة دولت مركزي ايران اداره مي‌شد. هر زمان كه حكومت مركزي ايران در دوره‌هاي مختلف در اثر درگيري‌هاي داخلي و جنگ‌هاي پيراموني تضعيف مي‌شد، اين مناطق ادعاي استقلال مي‌كردند. دولت‌هاي مركزي ايران نيز به سركوبي اين شورش‌ها برمي‌خاستند. اين جريانات تجزيه‌طلبي تا اواخر دورة صفوي ادامه داشت. در دورة صفوي كه اولين سلسلة حكومتي منسجم پس از حملة مغول‌ها در ايران بود، قفقاز كاملاً‌ تحت سيطرة حكومت مركزي ايران اداره مي‌شد. با فروپاشي دولت صفوي و روي كار آمدن حكومت افشاريه و زنديه، اقتدار حكومت ايران در ادارة قفقاز اندكي سست شد و در اواسط دورة زمامداري قاجاريه، در زمان حكومت فتحعلي‌شاه در اوايل قرن نوزدهم، قفقاز به كلي از ايران جدا شد. تاريخ و سرگذشت كشور ما ايران مملو از پند و درس و عبرت است. از طرفي فداكاري‌ها، خلوص و هوشياري‌هاي جمعي از پيشينيان كه در مقاطعي از زمان، اين كشور را از سقوط حتمي نجات داده و سند افتخار و عزت كشور شده است و از طرفي ديگر حاكمان و زمامداران اين كشور در مقاطعي با قراردادهايي مانند گلستان و تركمنچاي و نيز قرارداد 1919 ميلادي (وثوق‌الدوله) و تصويب‌نامه كاپيتولاسيون ماية عقب‌افتادگي و سرشكستگي كشورمان شده‌اند.
شاهد بر اين مدعا، روابط ايران و روسيه در عهد فتحعلي‌شاه قاجار به عنوان بدترين دوران ايران است، زيرا دو دورة جنگ با روسيه واقع شد كه با شكست ايران پايان گرفت. اولين آن پس از ده سال جنگ در سال 1288 هـ ق مصادف با 1188 هـ . ش و مقارن با 1813 ميلادي به اتمام رسيد كه اين دوره از جنگ، به جنگ اول ايران و روس مشهور شده و در سه مرحله به اتمام رسيد كه مرحلة اول آن از سال 1218 هـ ق / 1178 هـ ش / 1803 م آغاز و تا امضاي «معاهدة تيلسيت» در سال 1222 هـ ق / 1182 هـ ش / 1807 م ادامه پيدا كرد و دومين مرحلة آن نيز از معاهدة تيليسيت تا انعقاد «پيمان بخارست» در سال 1277 هـ ق / 1187 هـ ش / 1812 م / ادامه داشته و مرحلة سوم آن از زمان پيمان بخارست شروع و تا انعقاد «معاهدة گلستان» در سال 1288 هـ ق / 1188 هـ ش / 1813 م به اتمام رسيد. و دومين آن در سال 1324 هـ ق / 1207 هـ ش / 1827 م / با عهدنامة تركمنچاي پايان يافت.
* قرارداد گلستان (تجزية بخش‌هايي از قفقاز):
با كشته شدن آقا محمدخان قاجار در يازدهم خرداد ماه 1176 خورشيدي (31 مه 1797 ميلادي)، آثار هرج و مرج در سرزمين پهناور ايران پيدا شد. اما در اثر تدبير و سياست صدر اعظم ابراهيم‌خان كلانتر، «خان بابا جهانباني» برادرزاده و وليعهد رسمي آقا محمدخان كه در آن زمان والي ايالت فارس بود، به تهران آمد و زمام امور را در دست گرفت. وي توانست در عرض چند ماه آثار شورش و طغيان را در سرزميني كه از بلندي‌هاي قفقاز تا خليج‌فارس و از خوارزم و فرارود تا «سند» را در بر مي‌گرفت، آرام سازد. سپس او نيز به شيو‌ة آقا محمدخان در نوروز 1177 خورشيدي (20 مارس 1798 ميلادي)، به نام فتحعلي‌شاه در تهران تاجگذاري كرد.
درست در همين زمان، «آراكلي‌‌خان» حاكم گرجستان كه دل و جان به روس‌ها سپرده بود و دم از جداسري مي‌زد، درگذشت و پسرش به نام «گرگين‌خان» به جاي او نشست. گرگين‌خان بر خلاف پدر، خود را مانند اسلافش تابع دولت ايران مي‌دانست و حاضر نشد كه از تزار روسيه پيروي كند. روس‌ها كه از قتل آقا محمدخان تشجيع شده بودند، به تفليس يورش برده و گرگين‌‌‌خان و خانواده‌اش را به «سن‌پترزبورگ» تبعيد كردند. آنان براي فريب مردم گرجستان، ژنرال سيسيانوف (Sissianov) را كه گرجي‌نژاد بود، به فرمانداري آن ديار منصوب كردند. گرگين‌خان در زندان روس‌ها و زير شكنجه‌هاي توان‌فرسا در روز 28 سپتامبر 1800 ميلادي (ششم مهر ماه 1179 خورشيدي) با امضاي سندي، از امارت گرجستان به سود تزار چشم‌پوشي كرد. بدين‌سان، «پل اول» تزار روسيه، عنوان تزار گرجستان را نيز به ديگر عنوان‌هاي خود افزود. با انتشار سند مزبور، «اسكندرخان» برادر گرگين‌خان، اعلام كرد كه سند مزبور به زور از برادرش گرفته شده و اعتبار ندارد. در اين فرآيند، وي عليه سلطة روس‌‌ها به پا خاست.
در اين زمان، پل اول امپراتور روس درگذشت و آلكساندر اول (1825- 1801 ميلادي / 1204- 1180 خورشيدي) بر جاي او تكيه زد. آلكساندر اول، سياست پرخاشگرانه‌تري را نسبت به ايران در پيش گرفت. وي مانند «كاترين»، به طور كامل از سياست گسترش و توسعة ارضي «پتر» پيروي مي‌كرد. در گام نخست، «تزار آلكساندر» نيروي مجهزي براي اشغال تفليس گسيل نمود. نيروهاي كمكي كه از تهران به ياري اسكندرخان فرستاده شده بود، به موقع به آوردگاه نرسيد و در نتيجه، ارتش كوچك اسكندرخان از روس‌ها شكست خورد و تفليس دوباره به چنگ سپاهيان روس افتاد. به دنبال اين پيروزي، تزار در 21 شهريور ماه سال 1181 خورشيدي (12 سپتامبر 1802 ميلادي) طي فرماني گرجستان را به عنوان بخشي از خاك روسيه اعلام كرد. روس‌ها پس از سلطة كامل بر گرجستان، چهرة واقعي خود را نشان دادند. آنها با شدت هر چه تمام‌تر دست به قتل و غارت مردم و نابودي سازمان‌هاي موجود گرجستان زدند. روس‌ها، حتي گفتگو به زبان گرجي را در ملأ عام در سرزمين مزبور، قدغن كردند.
آلكساندر اول، پس از درهم كوبيدن همة هسته‌‌هاي مقاومت در گرجستان، در دسامبر 1803 ميلادي (آذر ماه سال 1182 خورشيدي)، ژنرال سيسيانوف را مأمور يورش عمومي به ديگر سرزمين‌هاي ايراني‌نشين قفقاز كرد. روس‌ها با سپاهي گران، قلب قفقاز، يعني شهر «گنجه» را نشانه گرفته بدين‌سان مرحلة نخست جنگ‌هاي روس عليه ايران آغاز شد كه ده سال به درازا كشيد. روس‌ها به دنبال نبردهاي شديد، شهر گنجه را تصرف كردند. در اين نبرد «جوادخان» فرماندار گنجه و مردم اين شهر به شدت ايستادگي كرده و سرانجام با كشته شدن جوادخان و مدافعان شهر، روس‌ها شهر گنجه را اشغال كردند.
ايرانيان در برابر گستاخي روس‌ها، به شدت واكنش نشان دادند. در بهمن ماه سال 1182 خورشيدي (ژانويه 1804 ميلادي)، ارتش عباس‌ميرزا وليعهد، نيروهاي روسيه را در نزديكي «سه كليسا» (ايچميادزين)، به شدت در هم كوبيد. روس‌ها به دنبال اين شكست، دست به محاصرة شهر و قلعه «ايروان» زدند. اما ارتش ايران و مردم شهر با دليري بسيار به مقاومت برخاستند، در نتيجه با وجود گلوله‌باران شديد، روس‌ها موفق به گشودن ايروان نشدند. سرانجام به دنبال شكست و ناكامي در همة جبهه‌ها، ژنرال سيسيانوف در نوامبر 1804 ميلادي (آبان ماه 1183 خورشيدي)، دستور عقب‌نشيني صادر كرد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام امیدجان
اگراشتباه نکرده باشم کتابی پادشاهی درایران راچاپ کردید.باتبادل لینک وکتاب موافقم