۱۳۸۷/۰۴/۱۹

الفبا و واژه های ایرانی (بخش ۲)


خطها و نشانه های حامل:
بسته به اینکه چه علامت و نشانه ای بر زیر و زبر این خط عمودی (ا) گزاشته شود، صداها و واکهای گوناگونی را نشان میدهد: آ / اَ / اِ / اُ. همچنین با جای گرفتن این حروف در جلو آن: ایـ / او.
بـ - ب: نقطه هایی دیگرگون که بر زیر یا روی این نشانه بیاید، این واکها را درست میکند: ثـ - ث /پـ - پ/ تـ - ت . اما حرفی که تنها به صورت کوچک به کار میرود و صدای بزرگ آن مانند نمونه های مشابه نیست، این است: یـ - ی.
نشانه ح نیز با نقطه ها: خ/ چ/ ج و دیگر نشانه ها و الفباها با حرکات دهان چندان همگونی و تناسبی ندارند.

واک های همصدا:
واک الف: آ / ع / ئـ / ء /
آری / عاری / سوءال / لئیم...
عرابه=ارابه/ عروس= اروس
واک ت/ ط: تپش = طپش، طومار= تومار، طوق=توق./ واک «ط» باید کم کم کنار برود زیرا همه ی نامهای مکان نیز با «ت» نوشته میشود. جالبست که در عربی لغت «غـَلـَت» معنی همان «غلط» را میدهد.
واک ث/ س/ص: ثور (به معنی: گاو) / سور (به معنی: آتش، مهمانی)، صور (به معنی: شیپور). / ث خوانشی میان ت و س دارد. در انگلیسی به گونه th نشان داده میشود. / سابون (soap) درست است نه صابون که معربش میباشد. و نیز: سندلی، اسفهان، سد (صد)... درستند.
واک ح / هـ : حوری/ هوری. جالبست که واژه ای مانند حوضه (زمین انتهای رود) در زبان عربی نیست و تنها در فارسی به کار میرود.
واک ذ /ز/ ض /ظ: در فرهنگ عمید آمده که واک «ذ» در آغاز هیچیک از واژه های فارسی به کار نمیرود مگر یک کلمه: ذ ُرَخش که معنایش میشود: درخش، برق. اما همین کلمه راهنمای ماست که با نگرش به تبدیل «ذ > د» این واژگان را فارسی بدانیم: ذنب = دنب، ذو = دو، و... بیشتر لغتهای تازی در فرهنگ عمید در بخش «ذ» با پیشوندهایی چون: ذات، ذو، ذی، ذوی... ثبت شده اند و در این بخش واژه های اندکی ـ به ویژه فارسی ـ  داریم.
واک غ/ ق: «غـ ُل» را بند و طوق دانسته اند. به آسانی درمی یابیم که قلاب اگرچه با «ق» است اما از همین ریشه (غل=قل) میباشد.

واک های همنویس:
* واک ایـ /  یـ / ی / ای: ایران / بید / سی / خانه ای ــــ ایار / یک / مـِی/رای/
در نگارش کهن زیر واک «ی» را دو نقطه گزاشته و میخواندند: ایـ E.
* واک «و» بر سه گونه خوانده میشود:
 او/ و / : اورامان / بود/ سو ــــ واو: وان / دوان/ گاو ــــ اُ: اوباش/ دو / روشن
واک واو (مانند: ورا) همگرا با واک «ف» است به گونه ای که این واژه ها یگانه اند اما به دو گونه تلفظ و خوانده میشوند: ورا = فرا/ وش = فش/ وید (ودا) = بید/
پس بهتر است که بر روی واو (و) یک نقطه یا نیم خط بگزاریم.
در جاهایی که صدای اُ را داریم از همین نشانه بهره ببریم. مانند: اُباش/ داُ/ راُشن
داوود را میتوان: داوْود نگارید.
* نشانه «ک» به دو گونه خوانده میشود: کیش / کوش.
«ک» اولی (کیش) با فشار زبان و «ک» دومی (کوش) با فشار گلو گفته میشود. معمولن واک «آ» پس از اولی به کار نمیرود. (مانند: تک / تکاور) و معمولن دومی در پایان کلمه نمی آید. بهتر است با توجه به فشار و تکیه بیشتر بر «ک» اولی، بر روی آن تشدید گزاشته شود تا ازدومی تفکیک گردد. در انگلیسی اولی را k   و دومی را q  و نیز از c  بهره میبرند.
* نشانه «گ» نیز مانند مورد بالاست: گرم / گام …

هیچ نظری موجود نیست: