نگارش هیربد سوشیانت مزدیسنا (امید عطایی فرد)
>
فرگرد نخست
نام و نمادهای کشور
>
>
بخش یکم:
مرزها و نمایه ها
>
۱- نام کشور مادری آریاها در میهن و جهان همیشه «ایران» بوده و خواهد بود.
۲- مرزهای آبی ایران زمین از سرشاخه ی سیردریا (سیهون) و آمودریا (جیهون) در شمال شرقی، و رود مهران (سند) در جنوب شرقی، تا رود «فرات» و سرشاخه اش در غرب، سرآغاز کرانه ها میانه دریاچه ی خوارزم (آرال) و دریای کاسپیان در شمال، و رود «دُن» در میانه ی دریاهای «آزف» و «کاسپیان»، در شمال غربی بوده است.
۳- ایران بزرگ در چهار سو، رویهم دارای شانزده استان (اقلیم، ایالت) بوده است:
* سوی اباختر (شمال):
یکم: ورنه (کرانه های زیرین دریای کاسپیان)
دوم: ری (دماوند تا سپاهان)
سوم: آذربایگان
چهارم: ارمنستان
* سوی خراسان (شرق):
پنجم: مَروْ
ششم: نسا (نشابور)
هفتم: بلخ
هشتم: هرات
* سوی نیمروز (جنوب):
نهم: هیرمند (سیستان)
دهم: کابلستان
یازدهم: هندوگان (پنجاب)
دوازدهم: میزن (بلوچستان)
* سوی خوروران (غرب)
سیزدهم: گرجستان
چهاردهم: اَرَنگ (ماد غربی)
پانزدهم: سورستان (عراق)
شانزدهم: میسان (خوزستان و ایلام)
* میانه و دل ایران زمین: پارس
این بخش بندی بر پایه ی درازا و پهنای (طول و عرض جغرافیایی) ایران کنونی و ایران بزرگ آینده، و فراسوی مرزبندی قومی و زبانی میباشد.
۴- دین و آیین میهنی و ایرانی: مزداپرستی زرتشتی میباشد. فرهنگ و هویت ایرانی از کتاب مقدس اوستا سرچشمه میگیرد و بایسته است که ایرانیان در شناسایی این دفتر و گسترش آموزه های مزدایی در میهن اهورایی بکوشند. مرجع رسمی و نهاد پذیرفته شده در زمینه ی دین و کیش زرتشتی از سوی دولت ، هیربدستان آستان مغان (پایه گزار: سوشیانت مزدیسنا) میباشد.
۵- زبان مردمی و ادبی و رسمی پادشاهی ایران: پارسی میباشد. بایسته است در همه ی کشورهای همسایه، از کرسی های زبان پارسی و ایران شناسی، پشتیبانی و رواج داده شود.
۶- نهاد میهنی (نظام سیاسی) کشور ایران: پادشاهی مزدایی میباشد. پایگاه پادشاهی: نهادی فرا حزبی و فرا قومی، و پیوندگار سراسر مردمان ایرانی است. رویکرد این پایگاه: شناسایی و به کارگیری شایستگان برای «میهن سالاری» و نه «مردم سالاری» میباشد.
۷- دفتر میهنی (کتاب ملی) ایران: شاهنامه فردوسی میباشد و باید از گهواره تا گور، از دبستان تا دانشگاه، همیشه شناسانده و در نگر باشد.
۸- نامهای سراسر ایران، چه زیستگاههای جانوری و گیاهی، و چه زیستگاهها و آبادیهای مردم، باید دارای نامهای ایرانی و باستانی خود باشند.
۹- نهادن نامهای ناایرانی و دشمنان بیگانه، بر فرزندان ایرانی: ناروا و ممنوع است و در شناسنامه درج و ثبت نمیشود.
۱۰- از یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور ایران همیشه باید پاسداری شود. هیچیک از نهادهای رسمی و دولتی، هیچیک از حزبها و گروهها و قومها، پروا و حق تجزیه و جداکردن و بخشیدن هیچ پاره ای از خاک و قلمرو ایرانزمین را ندارند.
۱۱- بومهای همگانی، کوهها و رودها و دریاچهها و جنگلها و... از آن همۀ ایرانیان است و همۀ مردمان باید در نگاهبانی و پاکسازی زیستگاههای بومی و محلی خود، کوشا باشند.
۱۲- نام دریای شمالی ایران (خزر، مازندران،…): کاسپیان؛ نام شاخاب جنوبی ایران: خلیج پارس؛ نام دریای جنوبی ایران (عمان): دریای ایران میباشد.
۱۳- پایتخت شاه و شهستان: در استان پارس برگزیده شود. کشوردار (نخست وزیر) میتواند پایتخت اداری خود را در استان و شهری دیگر برگزیند.
۱۴- به کار بردن لقبهای کبیر و حضرت و دیگر نامهای والا و مقدس برای دشمنان ایران در گفتارها، نوشتارها، ترجمه ها و دیگر گونه های رسانه ای ممنوع و نارواست.
۱۵- هیچیک از مناسبتهای جهانی مانند روز زن، روز پدر، روز کارگر، و مانند اینها، در ایران به رسمیت شناخته نمیشود و باید از نمونه های ملی و رخدادهای تاریخی میهنی برپایه ی گاهشمار آستان مغان پیروی گردد.
۱۶- همه ی نامه ها و رسانه های رسمی و دولتی، آموزش و پرورش از دبستان تا دانشگاه و بالاتر، همایش های مجلسها و انجمنهای شهریاری، و مانند اینها، باید به زبان پارسی باشند.
۱۷- همه ی قومها و تبارهای ایرانی در گویش بومی، رسانه، فرهنگ و سنت های سودمند خود آزاد هستند اما اجازه ندارند تیره ها و دودمانهای دیگر را تحقیر و آزار کنند؛ و به زیان همبستگی ملی، و پیوستگی تاریخی و فرهنگی ایران بزرگ، کنش و گویش داشته باشند.
>
بخش دوم:
درفشها و نشانها
>
۱- درفش میهنی و جهانی (پرچم و بیرق رسمی و ملی و بینالملی) کشور ایران: «درفش کاویانی» میباشد. این درفش در سراسر ایران و نهادهایش افراشته میشود.
۲- نگاره و رنگهای درفش کاویانی:
چهارگوش (مربع)؛ رنگ زمینه: بنفش، دو قطر (ضربدر سراسری درون چهارگوش) به گونه ی نوار سه رنگ، از بالا به پایین: سرخ و زرد طلایی و کبود آبی؛ پیرامون (حاشیه دورتادور): چلیپای شکسته به رنگ زرین؛ یک گل نیلوفر کوچک دوازده پر، در میانه ی هر کدام از پهلوها و بخشهای چهارگانه، به رنگ زرین و حلقه کبود آبی؛ یک گل نیلوفر بزرگ با بیست و چهار پر، در میان و مرکز درفش، روی تقاطع نوارهای سه رنگ، با رنگ سرخ در زمینه ی میانه ی گل و زرین بودن پره ها، نماد شاهین هخامنشی با سه گوی بر سر و چنگالهایش درون دایره و میانه ی سرخ.
۳- درفش «شیر و خورشید تاجدار» با رنگهای سبز و سپید و سرخ: ویژه ی بهستان (مجلس اصناف، شورای ملی) میباشد.
۴- درفش پهلوی: ویژۀ شَهِستان (مجلس شهبانان) و دربار شاهنشاهی میباشد.
۵- درفش فروهر زرین بر روی زمینه ی آبی آسمانی: ویژه ی مهستان (مجلس حقوقدانان) میباشد.
۶- درفشهای ارتشتاران، آینهوار و همانند و برپایه ی نگاره های کهن و باستانی ایران، ساخته شود:
* نیروی هوایی: شاهین و همای و دیگر پرندگان شکاری.
* نیروی دریایی: ایزدان ایرانی آبها، دلفین، نهنگ.
* نیروی زمینی: شیر، ببر، پلنگ، پیل، گراز.
۷- همه ی مُهرها و نشانهای شهریاری و دولتی باید از نقشهای باستانی ایران، روبرداری شود. از هیچگونه نگارهی خودسرانه و یا بیگانه نباید بهره برده شود.
۸- درون میهن، دولت و کارگزاران شهریاری اجازه ندارند بهره ببرند از: الفبا، شمارهها، تقویم میلادی مسیحی، تقویم عربی و دیگر گاهشمارهای انیرانی، نشانها و نمادهای بیگانه در هر زمینه ای که نیازمند پیوند و ارتباط با جهان خارج و مخافل بین المللی نیست.
>
بخش سوم:
گاهشمار میهنی (تقویم و مبداء ملی)
>
۱- تاریخ مزدایی: مبدأ ملی و سرآغاز گاهشماری میهنی و تمدن ایرانی هنگامِ زندگی سپیتمان زرتشت برابر با شش هزار سال پیش از تاریخ شاهنشاهی است.
[۸۵۸۰ مزدایی زرتشتی = ۲۵۸۰ شاهنشاهی = ۱۴۰۰ هجری شمسی]
۲- تاریخ شاهنشاهی: بر پایۀ هنگام آغاز شاهنشاهی کورش بزرگ و برپایی شهریاری و دولت جهانی است که دربیست و پنجم اسفند ماه ۱۳۵۴ هجری خورشیدی در مجلس شورای ملی برنهاده شد. بر مردم و شهریاری (دولت) ایران است که تاریخ شاهنشاهی را به گونۀ گاهشمار جهانی (تاریخ ملل متحد) رواج و رسمیت بخشند. نشانه های فشرده:
CGB = پیش از کورش بزرگ = Cyrus the Great, before
CGA = پس از کورش بزرگ = Cyrus the Great, after
۳- سرآغاز سال نو، نخستین روز بهار (نوروز) میباشد. بایسته است همیشه نوروز به هنگام و سر وقت و دقیق، شمارش و محاسبه و آشکار شود. هرگز نباید با اهمال و غفلت و نادرستی، زمان سال نو جابجا و پریشان گردد.
۴- گاهشمار ماه های سی روزه (اسفند: سی و پنج روز) و آیینهای همبسته اش به کار برود.
>
بخش چهارم:
پول و سکه و ارز
>
۱- نام ارز (واحد پول ملی): یک «شاهی» است. و هر «شاهی»: ده «پهلوی» میباشد.
۲- بانک مرکزی سکه های زرین (طلا) و سیمین (نقره) ضرب میکند.
۳- به یادبود داریوش بزرگ هخامنشی و دیگر شاهان نیک ایران زمین، سکهای زرین به نام «داریک» با نگاره ی این شاهان ساخته میشود.
۴- به یادبود سپهبدان و سرداران میهن پرست ایران، سکه ای سیمین به نام «درم» ضرب میشود که واحد سکه ی نقره ی ساسانیان بود.
۵- نگاره های اسکناس و پول کاغذی، دربردارنده ی بناهای باستانی ایران و چهره های فرهنگی و دانشپژوه ایرانی میباشد.
۶- بررسی و گزینش نقش و نگارها با شهستان میباشد.
۷- بانک های شهریاری و دولتی چنین هستند:
* بانک کیان: ویژه ی شاه و شهستان؛ بانک مرکزی؛ ضرب سکه و چاپ اسکناس و دیگر گونه های ارزی و پولی.
* بانک سپه: ویژه ی ارتشتاران و سپاهیان (نظامی و انتظامی)
* بانک آزادگان: ویژه ی مردم
* بانک بازرگانی: ویژه ی داد و ستد (صادرات و واردات)
۸- پشتوانه های پول ملی: فلزات و سنگها و گوهرهای گرانبها؛ زمینهای آباد و املاک مرغوب؛ کالاهای ارزشمند و دستاوردهای هنری (صنایع دستی) میباشد.
۹- همۀ مردم بجز ارتشتاران و شهبانان (هموندان شهستان)، دارای یک حساب بانکی برابر با شمارۀ ملی ایشان در بانک آزادگان خواهند بود و دریافتها و پرداختهای متقابل مردم و دولت، به دست این بانک میباشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر