۱۳۸۹/۰۳/۲۰

نقدی بر ترجمه و گزارش دینکرد

نقدی بر ترجمه و گزارش دینکرد
امید عطایی فرد

کتاب پهلوی دینکرد را میتوان از مهمترین متنهای پهلوی و نیز بازمانده ی اوستای گمشده دانست. فریدون فضیلت که به این کار سترگ همت گماشته در ترجمانش دارای چنین کمبودها و لغزشهاییست:
 ترجمه ساستاریه sastarih به: جدایی دین از سیاست./ ترجمه درست: آموزش دینی.
 ترجمه اخو axw به: اندیشگی. در کرده (بخش) 60، کلمهaxwan ترجمه شده: جهان. / معنای درست: جان. همخانواده با اهو. گزارشگر در کرده 126 همین معنا را به کار برده است.
در کرده 117 andartom axw :ترجمه شده اندرونی ترین نیروی اهورایی. ترجمه درست میتواند این باشد: اندر تخمه هستی.
پرسش برانگیز است که در کرده 133 کلمه Hu axwih را ترجمه کرده: رای استوار./ معنای درست: جان نیک.
 ترجمه chmig به: خردورانه./ درست: چم.
 ترجمه pad nerog به: اقتدار. / ترجمه پارسی و درست تر: نیروی پاینده.
 Wihan : بن انگیز. / درست تر: بهانه.
 Nigeridar: نگاهبان./ درست: نگریدار، نگرنده.
 Boy: شعور. / پارسی: بوی بردن.
 Chihrig: سرشت و غریزه./ درست تر: چهره.
 Hamag dad :مجمع القوانین. / پارسی: دادگری همگانی.
 Brah paywastariha :بهره وری از فروغ الاهی./ درست تر: برق (نور) پیوستار.
 Snayishn: سپاس گویی. / درست تر: ثنا. از اینجا ایرانی بودن کلمه ثنا دریافته میشود.
 zahag: تخمه./ درست: زهدان. به نوشته خود گزارشگر واژه tohmag میشود: تخمه. این آشفتگیها بارها در ترجمان فریدون فضیلت دیده میشود.
 Frax menishnih : بلند نظری./ پارسی تر: فراخ منشی یا فراخ اندیشی.
 Ray: فلک جو، آسمان پایه./ درست: رای. این کلمه در نوشتارهای پارسی به معنای فروغ نیز آمده و همبسته با فره است.
 oshmurdan : وارسی./ درست تر: شمردن.
 معنای Sazag baxtarih برایش روشن نیست. به گمان من میشود: بخشش به سزا یا بخت سزاوار.
 A-niyoshag : فرمان نابرداری رام نشدنی./ درست تر: نه نیوشیدن، نا شنیدن.
 xem : جان خدایی./ درست: خیم.
 wazag : فتوا./ پارسی: بازه.
 Wazag wizidan: استخراج./ پارسی: باز گزیدن.
 Paydagenidan: توضیح دهد./ پارسی: پیدا کنیدن، پدیدآوری.
 سپاهش را که با آن (=سپاهش) خشم می افروخت؟ (sturgihist?)/ آوردن دوباره سپاه در کمانک () نادرست است و معنای sturgihist شاید میشود: ستور جهاندن. بنابراین ترجمان درست: سپاهش را که اسب برمی انگیخت.
اما گزارشهای نادرست فریدون فضیلت:
 مینویسد در این بند از کرده 27 دینکرد، با دستکاری مزدائیان، جای دو ایزد اورمزد و زروان عوض شده است: دادار اورمزد است که زمان را با بن پاره ها رزیده است.
اشتباه گزارشگر را با نگرش به کتاب بن دهش میتوان دریافت که زمان را آفریده ی اورمزد میداند و نه زروان. بنابراین هیچ دستکاری نبوده است.
 بدترین و نارواترین دیدگاه مترجم چنین فرازهاییست که خوانندگان و پژوهندگان را گمراه و دروغ آلود میسازد:
تدوین کنندگان دینکرد در پی بنیادی خردپسند و ارستویی برای همه بن باورهای مزدایی بوده اند و سر آن داشته اند چیزی را پی افکنند که با نمونه های (فلسفه) مسیحی و اسلامی آن آشنایی داریم. یعنی با بهره گیری از فرزانش ارستویی، در پی استوارکرد باورهای مزدایی برآیند. اگر زمانه به چنین دستگاهی از اندیشه، پروای زیستن و بالیدن میداد، دور نمینمود که امروزه نیز با دستگاهی اندیشگانی زیر نام «فلسفه مزدایی» روبرو میبودیم. [کتاب سوم، دفتر دوم، رویه 276] سرواژه های بحث [کرده 142] سر به سر ارستویی است هرچند در چهارچوب دستگاه اندیشگانی مزدایی به کار گرفته شده اند. [رویه 109].
پاسخ: آیا ارستو پیش از زرتشت میزیست که بخواهد بر بازمانده اوستا و گزارش گاتها (یعنی کتاب دینکرد) اثرگزار باشد؟!! آیا در گاتهای زرتشت نظام فلسفی به چشم نمیخورد؟ شوربختانه فریدون فضیلت نه از گاتها آگاهی درستی دارد و نه از متنهای کهن تاریخی که از ترجمه اوستا به زبان یونانی در زمان هخامنشیان و شاگردی فیلسوفان یونانی در پیشگاه مغان ایرانی حکایت دارند. وی با این گزارشهای نادرست، رنج ارجمندش را در ترجمه دینکرد دچار خدشه نموده است. برای آگاهی بیشتر بنگرید به:
ــ مری بویس: تاریخ کیش زرتشت / هخامنشیان
ــ استفان پانوسی: تاثیر جهانبینی ایرانی بر افلاتون

۱ نظر:

نیلوفر گفت...

استاد بینش شما شگفت انگیز است کاش قدر شما را بیشتر بدانیم چرا باید مثنوی معنوی را قرآن عجم بخوانند اما مثلا اوستا را یک آدم کاملا عامی مثل جلیل دوستخواه ترجمه کند ؟ فاجعه اینجاست که خود بهدینان از تعالیم اشو زرتشت آگاهی درستی ندارند چند وقت پیش یک موبد ساکن آمریکا در تلویزیون میگفت یک زرتشتی میتواند " توده ای "هم باشد!!
در پناه خداوند
پاینده باشید