کتاب مقدس هندیان یعنی "ودا" زائیده اوستای اصلی و اولیه بوده است. خویشاوندان ودایی، سرزمین خود را "آریا ورتا" یا " آریا بهارات " می نامیدند که نشانه پیوستگی و همبستگی آنان با سرزمین مادریشان: ایران بوده است. زبان گاتها بی اندازه کهن است . با زبان ودایی هند باستان به اندازه ای نزدیک است که گویی باید پذیرفت مردی از گروه گاتها ، زبان مردی از محافل ریگ ودا را می توانست دریابد.
ب . اسپونر با نگرش به یادگارهای باستانی در پایتخت قدیمی هند : " پاتالی پوترا " که برگرفته از نقشه تخت جمشید بوده و نیز اینکه در رزمنامه " مهابهارات " ساختن چنین بناهایی به یاوری خدایی به نام " آسورا مایا " انجام گرفته ، آسورامایا را همان اهورا مزدا می داند. در کتابهای بس کهن تر از مهابهارات که " پورانا " خوانده می شوند ، بارها از کوه مرو یاد شده است : جایی که آسوراها در دامان آن استقرار یافتند و بهشتی که پناهگاه 33 ایزد بود، در قله آن قرار داشت.
بی گمان می توان بخش هایی از اوستای گمشده را در وداها باز یافت. اگر چه نام نام زرتشت از سروده ها زدوده اند اما سخنان وی را در لابلای وداها نگاه داشته اند.
بودا ، لقب سیذارتا گوتاما بود. معنای بودا را : بیداری وروشنی دانسته اند.او در زمان هخامنشیان می زیسته ، این واژه به گونه های " بود " و " بوی " نیز در آمده و : در فارسی هم" بو بردن " را معنی پی بردن به خبری یا رازی ، و آگاهی یافتن از آن به کار می بریم.
کسی از اهل درایت و تحقیق گفته است که بر در معبد ( نوبهار) بلخ کتیبه ای به فارسی باستان خوانده است که ترجمه آن چنین است: بوذاسپ گفته است دربار پادشاهان به سه خصلت نیاز دارد: خرد و بردباری و دارایی.{مسعودی}
بدون شک هند بودایی و سرچشمه قندهاری آن دارای مایه های ایرانیست و به ویژه آنها را نماد های خورشیدی که بودا های بزرگ " بامیان " را در بر گرفته می توان تشخیص داد.
تائوییست های چین دو قاعده ی اساسی برای هدایت انسانی ، استنتاج کرده و گفتند: هرگاه که بخواهید چیزی را انجام دهید، باید این کار را با ضدش آغاز کنید! ... از سوی دیگر هرگاه بخواهید چیزی را ابقاء کنید، باید چیز مخالفی را در آن وارد کنید.
آیا ذِن بازتابی از " زند " نیست؟
زیگموند فروید و همچنین الکساندر کوهرت در کتابش تاکید دارد که :تمام برداشتهای تورات درباره شیطان و ملائک ، یادگار دوران بعد از اسارت بابلی قوم یهود ، یعنی زمانیست که یهودیان با آئین زرتشتی " همجوار با تمدن مادها " آشنایی نزدیک یافته و تحت تاثیر معتقدات این آئین قرار گرفته بودند.
ایرانیان در زمان ساسانیان ، رومیان را ریشخند می کردند که اگر عیسای مصلوب ، به راستی پیامبر خدا بود، به آن آسانی به دست جهودان کشته نمی شد.
هواداران پیروان موسی و مسیح از ایران و چشم امید ایشان به بازگشت شهریاران نیرومند و رهایی بخش ایرانی چنان بود که در مکاشفه یوحنا آمده :
* رود بزرگ فرات ... آبش خشک شد تا راه برای شاهان مشرق زمین باز باشد.
۳ نظر:
دوست گرامی مطلب جالب توجهی بود بخصوص بخش اول که راجع به آریا بهارات بود که مربوط به پیوستگی هندیان با سرزمین مادریشان بوده
و همینطور در مورد زبان گاتها به من اطلاعات خوبی داداز شما سپاسگزاریم.
نا گفته های تاریخ کهن ایران:
آيا ميداند : اولين مردماني كه سيستم اگو يا فاضلاب را جهت تخليه آب شهري به بيرون از شهر اختراع كرد ايرانيان بودند... بروزم
با درود
بله چندگاهیست به وب نوشت شما سر زده ام. بسیار سودمند است. اما من میهن دوستی خردمندانه را به میهن پرستی ترجیح می دهم.
با سپاس
ارسال یک نظر