پیوستها و گسستها (۲)
«آذرتاش آذرنوش» در کتاب «راه های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی» که به پیش از اسلام پرداخته است درباره راهیابی تازیان به سرزمینهای غربی ایران مینویسد:شاید همان طور که ابن کلبی میگوید این اعراب در زمان اغتشاش های داخلی اشکانیان در عراق جای گرفته باشند. لکن تردید نیست که آمدن ایشان به عراق آرام و بدون خونریزی رخ نداده است. همین که بدویان در این نواحی جای میگزیدند دیگر بیرون راندن آنها سخت دشوار میگشت. به این جهت شاهان ایرانی میکوشیدند از این بدویان شهرنشینانی بسازند که ضمنن سدی در مقابل دیگر تازیان بیابانگرد شوند. به این ترتیب گروهی از اعراب تحت حمایت ایران و گروهی تحت حمایت رومیان قرار گرفتند. این دو گروه برادر کینه ای شگفت آور از یکدیگر به دل گرفتند انچنانکه «نولدکه» اصل آن را بسیار عمیق و کینه ای قومی میان اعراب شمال و جنوب پنداشته است و آن را منشا جنگهای داخلی اسلامی میداند...
ساسانیان به سبب منافع سیاسی و تجاری که در عربستان داشتند سیستم چاپاری منظمی نیز در سراسر آنجا برقرار کرده بودند... بیگمان اقلیتهای زرتشتی متعددی در حیره و یمن و حضرموت و حجاز و مرکز عربستان ساکن بوده اند و نیز گروهی از اعراب به آیین زرتشت گرویده بودند... اشراف قریش فراوان به سوی شرق، به دربار شاهان حیره و یا شاهان ساسانی روی می آوردند. هاشم و برادرانش با بزرگان ایران و دیگر کشورها روابطی داشته و از آنها هدایایی اخذ میکردند... ابوسفیان که ظاهرن برای تجارت به سوی ایران میرفت توانست به حضور خسروپرویز نیز بار یابد...
در کتب اسلامی آمده است که قریش غنایی جز «نصیب» نداشت تا اینکه نضربن حارث به عراق رفت و عود نواختن و آواز عبادیان حیره را فرا گرفت و سپس آن را به مردم مکه بیاموخت. نام اکثر آلات موسیقی [عربی] و مصطلحات آن ایرانیست... پدر ابن محرز (موسیقیدان اهل حجاز) از پرده داران کعبه و از اصلی ایرانی بود... نفوذ ایرانیان در حجاز بیش از آن بوده که از ماورای منابع موجود استنباط میشود...
در میان اعراب خاصه بزرگان ایشان گاه به افرادی برمیخوریم که برای خود و فرزندان خود نامهای ایرانی برمیگزیدند. در «حیره» مشهورترین نام ایرانی «قابوس» بود... علاوه بر داستانهای ایرانی بیگمان تاریخهای ایرانی نیز در حیره رایج بوده است. تاثیر هنر تاریخ نویسی پارسیان بود که همچنان ادامه یافت و در دوران اسلامی باعث پیدا شدن بزرگانی از قبیل طبری و بلاذری و مسعودی و دیگران شد.
۶ نظر:
درود بر شما استاد ارجمند
بسیار سود بردم .هر آینه همین طور بوده و . من دوست دارم که اگر باز هم مطلبی پیدا کردید بیان بفرمایید . نژاد هایی که در سرزمین حجاز هست بسیار گونه گون هست مردمان مکه و مدینه آنطور که از نزدیک دیدم دیدم بسیار از زمین تا به آسمان با هم فرق دارند مردمان مدینه مردمانی بسیار با ادب سفید پوست با فرهنگ و زن نواز تحصیل کرده مسلط به دو زبان فارسی و کمی انگلیسی فارسی را با گویش تهرانی سخن می گویند هستند. مردم مکه از نژاد سیاه پوست آن هم از گونه ی سودانی بسیار سیاه قد بلند وحشی کثیف بی تربیت دزد احمق و بی شعور حیوان آشغال نفرت انگیز و چندش آور هستند و بسیار بی سواد و زن دزد و دختر دزد و دختر فروش و ایرانیان بارها در مکه می شنوند که به مردان ایرانی می گویند زنت یا دخترت را چند می فروشی (خیلی جدی!)مثلا می گویند این کمربند طلا را با زنت عوض کن اگر زن تنها در محله های غیر توریستی برود بلندش می کنند و دیگر پس نمی دهند چون ما شیعه هستیم کنیز هستیم . نگا ه های مردان مکه به زنان و دختران ایرانی دهشتناک است حتی اگر با مرد بیرون بروی امنیت نداری و فقط گفته می شود تنها سرتان زیر بیندازید بروید مسجد الحرام و برگردید زیاد دور نشوید اگر کسی در حرم نماز امام زمان بخواند یک شرطه ی زن با نقاب می آید از پشت هولت می دهد با پیشانی بخوری زمین من بار ها با چشم خودم دیدم که پلیس و یا ماموران زن زنان پیر و میان سال ایرانی را کتک می زدند و نمی گفتند ما میهمان هستیم.من با چشم خودم دیدم که یک زن ایرانی داشت با دخترش می رفت مسجد ناگهان یک عرب دوان دوان آمد دست دخترش را کشید و گفت جمبله ! جمیله ! دست پا شکسته می گفت من این را می خوام می گفت هر چه بخواهی می دهم اینو بدش به من! مردهای دیگر هم آمده بودند بیرون نگاه می کردند زن هم هی جیغ و داد می کرد مرد به اومی گفت: تو خودتو جمیل هستی بیاور ماشاالله ! زیاد بیاور ! ماشاالله بیاور! زن هم می گفت مگه من ماشین جوجه کشی هستم! ولش کن بعد چند مرد ایرانی آمدند یقه شو گرفتند . این حجازیها از زمان لشگر کشی به ایران درباره ی زنان ایرانی افسانه های زیادی به هم بافته اند و یک چیز هایی درباره پایین و بالای زن ایرانی می گویند که حجازیها در حسرت زن ایرانی میسو زند و فقط هم به زن ایرانی این طور گرایش دارند . هنوز هم به روش جاهلیت زندگی می کنند و خیلی بیابانی و حیوان هستند
مهر زمین
درود
سپاس از جناب عطایی فرد
اما ناشناس اشتباه می کنید،
به قول شاه شاعران :
عرب "هرکه" باشد به من دشمن است...
کژ اندیش و بدخوی و اهریمن است...
فرقی میان یک مکی و یک مدینه ای نیست. کشورگشایی های ننگین عرب از همان شهر مدینه آغاز شد که مکه را هم به تصرف در آوردند.
در ضمن محض اطلاع شما عرض کنم که ایرانیان باستان به گفته هرودوت و خیلی از مورخان دیگه بلند قد بودند و اعراب کنونی که می بینید گهگاهی بلند قد هستند، به دلیل اینه که به دلیل همسایگی با شرق آفریقا کمی با آنها مخلوط شده اند.
در مورد دختردزدی اعراب، ایراد از بی شرف های وطن فروشی هست که با می روند به عربستان تا خاک آنها را زیارت کنند، بگو وقتی می بینید عرب اینقدر حرامزاده هست چرا به آنجا می روید
در ضمن هم اکنون در دوبی و امارات ناموس ایرانی را به حراج می گذارند و این ربطی به مکه ای یا مدینه ای ندارد!
هرچند که روزی انتقام همین کثافت کاری هایشان را از ازشان خواهیم گرفت و عربستان را به حمام خون بدل خواهیم کرد
مقام زن در ایران باستان و مقایسه آن با احکام اسلامی
- دختران ایران باستان چگونه همسر خود را انتخاب میکردند؟بروزم
جناب گورکن درود
انگلیسی هم خیلی با ادب هستند دوست من هستند .من گفتم اهل مدینه شهر نشین تر و فهمیده تر هستند واقعا من شوکه شدم وقتی دیدم راننده ی تاکسی در مدینه به زبان انگلیسی از سیاست و قوانین و جغرافیای آنجا می گفت شما نبودید ببینید اهل مکه چه حیوانات دوپایی بودند آنها را تنها باید کشت آدم به شو نیستند هنوز مثل هزار سال پیش ریش هاشون را با حنا سرخ می کنند ببین سرخ و سیاه چی می شه هنوز صندل داشتند هنوز از این چوبها می جویدند می خواستم بگم شهر نشین نبودند همین . بدشم من یکبار رفتم ببینم اونجا چه جوریه اما الان که فکر کردم می بینم که اشتباه کردم بلا یکبار سر آدم می یاد اما همه ی مسافران تنها مجاز بودند راه های شلوغ و پر رفت آمد شهر را بروند بقیه راها را دسته جمعی و با رئیس تور می رفتند و زن و مرد با هم بودند .
درود بر استاد عطایی گرامی
استاد متن پهلوی "پسر دانشکامه" (چم کستی) را از اینجا مشاهده فرمایید:
http://www.ilssw.com/pages.php?id=97&cat=p_text
بدرود
پاینده ایران بزرگ
درود
اشتباه تاریخی کورش هخامنشی
http://hitler-nazism.blogspot.com/
ارسال یک نظر