چه نیرویی می توانسته تمدن های در حال شکوفایی را با یک ضربت از صفحۀ روزگار محو کند، شمار بسیاری از جمعیت جهان را بکشد و بازماندگان را محکوم نماید که در غارهایی که نیاکانشان هزاران سال پیش بیرون از آنها با مشقت بسیار کوشیده بودند، پناه بگیرند؟ مشخص است که این عامل می باید نوعی مصیبت دهشتناک بوده باشد. مصیبتی که تمام سیارۀ ما را دگرگون ساخت. شواهد زیادی در دست است که نشان می دهد فجایعی در این مقیاس حقیقتاً اتفاق افتاده اند. نخستین ماموتی را که کاملاً سالم باقی مانده بود، یک قزاق در سال 1797 کشف کرد. ولی متأسفانه گوشت آنرا به خورد سگهای سورتمه اش داد؛ چنین کشفی در آن دوره در نظر علم ارزش زیادی نداشت. آنهایی که در سالهای بعد نمونه های دیگری را کشف کردند با دقت و مراقبت بیشتری با آنها رفتار نمودند، و همچنانکه وضعیت علم و دانش پیشرفت کرد این امکان به وجود آمد که بتوان توصیف دقیقی از این حیوان وحشی ماقبل تاریخ ارائه داد. معهذا بنا به گفتۀ دانشمند آمریکایی، چارلز اچ هاپگود، «گرچه گاهی لاشه ها و اسکلتهای کامل یافت می شوند، به نظر می رسدکه بقایای مزبور توسط نیرویی عظیم دریده شده اند. در برخی نقاط توده های استخوانی وجود دارند که ارتفاعشان به اندازۀ یک تپۀ کوچک می باشد، بقایای ماموتها با بقایای اسبها، بزهای کوهی، گاومیش کوهاندار آمریکایی و اروپایی، گربه سانان غول پیکر و دیگر حیوانات کوچکتر درهم آمیخته و اینجا و آنجا به چشم می خورد. در طول قرون گذشته، بشر از این گورستانهای اسرار آمیز خبر داشته است، و عاجهای ماموت که طولشان به 10 پا نیز می رسید، قرن ها اگر نه هزاره ها، وسیلۀ داد وستد در آسیا بوده اند. بین سالهای 1880 و 1900 حدود ده میلیون جفت عاج در سیبری کشف شدند، و به نظر می رسید که هنوز خیلی مانده تا بقیۀ موجودی این عاجها تمام شود.
«در سال 1901 ، کشف جسد کامل یک ماموت نزدیک رودخانۀ برزووکا، هیجان زیادی را به بوجود آورد، چرا که به نظر می رسید که حیوان مزبور در وسط تابستان از سرما مرده است. محتویات شکمش که به خوبی حفظ شده بودند شامل گل آلاله و لوبیای وحشی ای که در حال گل دادن بوده می شدند: این به این معناست که حیوان آنها را در آخر ماه جولای یا اوایل ماه آگوست بلعیده. جانور آنچنان ناگهانی مرده بود که هنوز دهانش پر از علفها و گلها بود. واضح بود که نیروی عظیمی آنرا گرفتار و چندین مایل از زمینی که در آن مشغول چرا بوده دورتر پرتاب کرده. لگن خاصرۀ جانور و یک پایش ترک برداشته و شکسته بود، یعنی در زمانیکه در حالت عادی گرمترین موقع سال است، حیوانی غول پیکر به زانو افتاده و از سرما منجمد شده بود».
امروزه همانطور که می دانیم تندرای سیبری سرزمین وسیع و متروکیست که در زمستان دمایش از قطب شمال پایین تر است: میانگین دمای سالانه 16 درجۀ سانتیگراد زیر صفر می باشد، در گرمترین موقع یعنی در جولای دما 15 درجه بالای صفر است و در سردترین موقع یعنی ژانویه درجه حرارت به 49 درجه زیر صفر می رسد ( برابر56 درجۀ فارنهایت زیر صفر ). امکان ندارد که آن ماموت در یک چنین آب و هوایی می زیسته است: آزمایشات بر روی جسد حیوان نشان داده که بر خلاف آنچه که هنوز خیلی ها باور دارند، ماموت با زندگی در منطقه ای معتدل خو گرفته بود، همچون اسب، گاومیش کوهاندار، ببر، بز کوهی و دیگر پستاندارانی که با هم در یک نابودی فراگیر از میان رفته بودند. مواد غذایی که در شکم این خرطوم داران بزرگ یافت شده نشان می دهدکه سیبری در روزگار آنان منطقه ای با آب و هوای نسبتاً گرم و دارای پوشش گیاهی انبوهی بوده است.
پس باید نتیجه گیری کنیم که همۀ گونه های ماموتها در حادثۀ غم انگیز ناگهانی ای از میان رفته، و بلافاصله بعد از آن شمار زیادی از اجسادشان در گوری یخی محصور شده اند، چنانچه این گور یخی نمی بود اجساد این جانوران از میان میرفت. اثر این فاجعۀ طبیعی این بود که آب و هوایی قطبی را در سیبری و نیز در دیگر نقاط جهان حاکم ساخت. هنوز اکثریت بر این باورند که آنچه را که امروزه قطب جنوب می نامیم میلیونها سال زیر لایه های یخی به ضخامت بیش از یک مایل، قرار داشت؛ ولی هیاُت اکتشافی دریا سالار بیرد، در سال های 7- 1946شواهدی متفاوت به دست آورد که ابتدا آنها را نادیده گرفتند ولی تحقیقاتی که در سال جهانی ژئوفیزیک انجام شد این شواهد را تأیید کرد. دانشمندان آمریکایی از بستر اقیانوس قطب جنوب نمونه های رسوبی گل آلودی را بیرون آوردند که نشان می داد در زمانهای نسبتاً اخیر رودهای قطب جنوب رسوبات ته نشین شدۀ سرزمینی را با خود به دریا ریخته بودند که عاری از یخ بود. ظاهراً این مورد مربوط به ده تا یازده هزار سال پیش می شد، یعنی درست پیش از زمانیکه ماموتها ناگهان منقرض شدند؛ و دلایل زیادی در دست است که فکر کنیم این همان فاجعۀ طبیعی است که آب و هوای قطب جنوب وسیبری را به کلی دگرگون کرد.
همچنین می توانیم دو فوران آتشفشانی مشهور را در قرن گذشته به خاطر آوریم. در 27 آگوست سال 1883 کوه راکاتا واقع در جزیرۀ کراکاتاو در تنگۀ سوندا فوران کرد و ابری از خاکستر را به اتمسفر فرستاد. همچنانکه این خاکستر ها از فراز آسمان به سوی زمین پایین می آمدند، جلوه های بصری حیرت آوری را به وجود می آوردند؛ ماه و خورشید در رنگمایههای متنوع بنفش، آبی و سبز به چشم می خوردند و در هنگام غروب خورشید، انوار پری شکل صورتی و طلایی، زمین را تا وسعت زیاد و تا فاصلۀ دوری روشن کرده بودند. ولیکن این منظرۀ جالب برای کشاورزان جهان به بهای سنگینی تمام شد، چراکه تقریباً در تمام کشورها، به مدت سال یا بیشتر از میزان تابش عادی نورخورشید 15 درصد کاسته شد. همچنین زمانیکه کوه کاتامی در شبه جزیرۀ آلاسکا، در تاریخ 8 ژوئن سال 1912 فوران کرد، حتی در الجزیره کاهش های شدید دما بین 12-10 درجۀ سانتیگراد ثبت شد. بنابه گفتۀ دبلیو. هامفری شهاب شناس، اثر فوران آتشفشانی مزبور تا مدت زمان قابل ملاحظه ای، این بود که یک پنجم میزان حرارتی را که زمین از خورشید دریافت می نمود کم کند.
«در سال 1901 ، کشف جسد کامل یک ماموت نزدیک رودخانۀ برزووکا، هیجان زیادی را به بوجود آورد، چرا که به نظر می رسید که حیوان مزبور در وسط تابستان از سرما مرده است. محتویات شکمش که به خوبی حفظ شده بودند شامل گل آلاله و لوبیای وحشی ای که در حال گل دادن بوده می شدند: این به این معناست که حیوان آنها را در آخر ماه جولای یا اوایل ماه آگوست بلعیده. جانور آنچنان ناگهانی مرده بود که هنوز دهانش پر از علفها و گلها بود. واضح بود که نیروی عظیمی آنرا گرفتار و چندین مایل از زمینی که در آن مشغول چرا بوده دورتر پرتاب کرده. لگن خاصرۀ جانور و یک پایش ترک برداشته و شکسته بود، یعنی در زمانیکه در حالت عادی گرمترین موقع سال است، حیوانی غول پیکر به زانو افتاده و از سرما منجمد شده بود».
امروزه همانطور که می دانیم تندرای سیبری سرزمین وسیع و متروکیست که در زمستان دمایش از قطب شمال پایین تر است: میانگین دمای سالانه 16 درجۀ سانتیگراد زیر صفر می باشد، در گرمترین موقع یعنی در جولای دما 15 درجه بالای صفر است و در سردترین موقع یعنی ژانویه درجه حرارت به 49 درجه زیر صفر می رسد ( برابر56 درجۀ فارنهایت زیر صفر ). امکان ندارد که آن ماموت در یک چنین آب و هوایی می زیسته است: آزمایشات بر روی جسد حیوان نشان داده که بر خلاف آنچه که هنوز خیلی ها باور دارند، ماموت با زندگی در منطقه ای معتدل خو گرفته بود، همچون اسب، گاومیش کوهاندار، ببر، بز کوهی و دیگر پستاندارانی که با هم در یک نابودی فراگیر از میان رفته بودند. مواد غذایی که در شکم این خرطوم داران بزرگ یافت شده نشان می دهدکه سیبری در روزگار آنان منطقه ای با آب و هوای نسبتاً گرم و دارای پوشش گیاهی انبوهی بوده است.
پس باید نتیجه گیری کنیم که همۀ گونه های ماموتها در حادثۀ غم انگیز ناگهانی ای از میان رفته، و بلافاصله بعد از آن شمار زیادی از اجسادشان در گوری یخی محصور شده اند، چنانچه این گور یخی نمی بود اجساد این جانوران از میان میرفت. اثر این فاجعۀ طبیعی این بود که آب و هوایی قطبی را در سیبری و نیز در دیگر نقاط جهان حاکم ساخت. هنوز اکثریت بر این باورند که آنچه را که امروزه قطب جنوب می نامیم میلیونها سال زیر لایه های یخی به ضخامت بیش از یک مایل، قرار داشت؛ ولی هیاُت اکتشافی دریا سالار بیرد، در سال های 7- 1946شواهدی متفاوت به دست آورد که ابتدا آنها را نادیده گرفتند ولی تحقیقاتی که در سال جهانی ژئوفیزیک انجام شد این شواهد را تأیید کرد. دانشمندان آمریکایی از بستر اقیانوس قطب جنوب نمونه های رسوبی گل آلودی را بیرون آوردند که نشان می داد در زمانهای نسبتاً اخیر رودهای قطب جنوب رسوبات ته نشین شدۀ سرزمینی را با خود به دریا ریخته بودند که عاری از یخ بود. ظاهراً این مورد مربوط به ده تا یازده هزار سال پیش می شد، یعنی درست پیش از زمانیکه ماموتها ناگهان منقرض شدند؛ و دلایل زیادی در دست است که فکر کنیم این همان فاجعۀ طبیعی است که آب و هوای قطب جنوب وسیبری را به کلی دگرگون کرد.
لفافی از جنس گرد و غبار
برخی زمین شناسان معتقدند که پدیده ای که انقراض ماموتها را به دنبال آورد باید مشابه آن پدیده هایی باشد که اعصار یخی را در گذشته های دور تر باعث شدند، البته در ابعادی بسیار کوچکتر.ما در حقیقت از عامل پدیدۀ انجمادی که تمام زمین را زیر لحافی از یخ پوشاند بی اطلاع هستیم. در میان صد ها نظریۀ موجود، آن که احتمالش از همه بیشتر است این می باشد که یک سری فوران های آتشفشانی زمین را در ابری از گرد و غبار پوشاند، و غلظت این ابر به حدی بود که نور خورشید نمی توانست از میانش عبور کند. این فرضیه آنقدرها که به نظر می آید اغراق شده و بعید نیست. انفجار یک بمب هیدروژنی در سطح زمین میلیون ها تن گرد و خاک را به هوا بلند میکند که به شکل ذرات بسیار ریز خاک، همچون گردبادی چرخ زنان تا ارتفاعی مابین 45 تا 60 مایل بالا می روند. پیش از آنکه این ذرات بتوانند دوباره به زمین بازگردند بادهای شدیدی آنها را با خود برده و در وسعت زیادی پخش می کنند. هنگامی که این ذرات همچنان در هوا معلق هستند فیلتری را به وجود می آورند که تا حد زیادی مانع عبور نور می شود، در نتیجه دمای زمین زیرشان به شدت کاهش پیدا می کند.همچنین می توانیم دو فوران آتشفشانی مشهور را در قرن گذشته به خاطر آوریم. در 27 آگوست سال 1883 کوه راکاتا واقع در جزیرۀ کراکاتاو در تنگۀ سوندا فوران کرد و ابری از خاکستر را به اتمسفر فرستاد. همچنانکه این خاکستر ها از فراز آسمان به سوی زمین پایین می آمدند، جلوه های بصری حیرت آوری را به وجود می آوردند؛ ماه و خورشید در رنگمایههای متنوع بنفش، آبی و سبز به چشم می خوردند و در هنگام غروب خورشید، انوار پری شکل صورتی و طلایی، زمین را تا وسعت زیاد و تا فاصلۀ دوری روشن کرده بودند. ولیکن این منظرۀ جالب برای کشاورزان جهان به بهای سنگینی تمام شد، چراکه تقریباً در تمام کشورها، به مدت سال یا بیشتر از میزان تابش عادی نورخورشید 15 درصد کاسته شد. همچنین زمانیکه کوه کاتامی در شبه جزیرۀ آلاسکا، در تاریخ 8 ژوئن سال 1912 فوران کرد، حتی در الجزیره کاهش های شدید دما بین 12-10 درجۀ سانتیگراد ثبت شد. بنابه گفتۀ دبلیو. هامفری شهاب شناس، اثر فوران آتشفشانی مزبور تا مدت زمان قابل ملاحظه ای، این بود که یک پنجم میزان حرارتی را که زمین از خورشید دریافت می نمود کم کند.
{ترجمه: کامبیز منزوی}
۲ نظر:
درود بر شما
باید نسک ارزشمندی باشد
اطلاعات آن را می دهید تا خریداری کنیم ؟
پاینده شما
پاینده ایران
با درود/ این نوشتار بخشی از یک کتاب است که در آینده به چاپ خواهد رسید.
ارسال یک نظر