۱۳۸۷/۱۲/۱۹

تاریخچه قـم


{نوشتاری از : نیلوفر مهر زمین}
شهر قم با بیش از یک میلیون مهاجر از خارج و داخل کشور هویت فرهنگی خود را از دست داده است و تبدیل به کلان شهر دیگری در کنار تهران شده است. مردم اصیل شهر قم که بسیار در اقلیت هستند امید دارند تا یکبار دیگر هویت از دست رفته ی خود را بازسازی کنند. به امید آن روز.

بنا به نظر گیرشمن (در کتاب: ایران از آغازتا اسلام) بیشتر مدنیت ها در راستای دو جاده ی اصلی در کناره های داخلی دو رشته کوه البرز ایجاد شده است. از خاور به باختر در جاده ی نظامی و تجاری که در راستای البرز ممتد است. این مطلب که نسبت به دوره ی تاریخی ایران مورد قبول است در زمانهای ماقبل تاریخ نیز مورد تایید می باشد. زیرا کاوشهای باستان شناسی در زمان او نشان داد که انسان دوران سنگ که تازه از کوه فرود آمده و در دشت ساکن شد بر روی همان مسیر کمانی شکل پیرامون کویر نمک استقراریافته بود. جایگاه های مدنیت که تا کنون شناخته شده در کاشان(سیلک) – قم – ری و دامغان بوده است. مراکز دینی کشور نیز در راستای همان خطوط طبیعی ارتباطی بوده و حتی امروز هم در واقع دو شهر مذهبی قم و مشهد یکی در جاده ی خاوری-باختری و دیگری(قم) در جاده ی شمالی جنوبی واقع شده. داده های باستان شناسی در منطقه ی قم بیانگر تکاپوی زندگی انسانی در دوران فرا پارینه سنگی با قدمتی نزدیک به 15000 سال و به استناد پژوهش های شش دوره ی کاوش در قره تپه ی قمرود تاریخچه ی تشکیل روستاهای اولیه در منطقه ی قم به هزاره ی پنجم قبل از میلاد باز می گردد. همچنین اشیاء و آثار یافت شده از سایر کاوش ها از دیگر محوطه های باستانی در پیرامون قم نشانگر شکوفایی تمدن انسانی در دوران نوسنگی و عصر آهن در قم است. تاریخ اسطوره‌ای ایران نیز حکایت از پیدایش شهری در زمان طهمورث دیوبند پادشاه پیشدادی دارد و به گفته ی دیگر تاسیس این شهر را به کیخسرو پادشاه کیانی می دهد (کتاب قم. نگارش: حسن بن محمد بن حسن قمی. 379هجری قمری).گویشی که مردم قم به آن سخن میگویند بازمانده ی زبانهای پهلوی می باشد. البته مردم نیاسر کاشان به گونه ی بسیار کاملتری به این زبان باستانی سخن میگویند. نمونه هایی از واژه های باستانی گویش قمی چنین است:
ریجه : شپش/ کجه (KAJE):قفس {این واژه می تواند با واژه ی (CAJE)انگلیسی همریشه باشد./ کلیج(KOLIJ) : خرخاکی (نوعی سوسک) / تنگیله(TANGILE): تکه های شکسته ی سفال. (این واژه ممکن است با آیین کوزه شکنی در معابد آناهیتا و کناره رود خانه ها در رابطه باشد . این کار برای گرفتن خواسته انجام میشد/ ترقچه(TORGHACHE):حرکت دورانی چوب یا چاقو در هوا در ورزش های رزمی (این واژه به گمانم پهلوی اشکانی باشد)/ قوزک: مارمولک/ به هرشت:با عجله (این واژه ممکن است با واژه ی (HURRY)انگلیسی هم ریشه باشد./کتک زدن : هل کوف کردن.
در پیرامون قمرود این نامها به چشم می خورد: سام آباد- شیرین آباد- البرز. در شمال باختری قم نام این روستاه ها خود نمایی می کند: دیزار-اسفید(esfid)--وسفونجرد(vasfonjerd)-چمانک-کیاب-روشکان(roshkan)-کهندان-نویس(nevis)-ونان(venan)-کاسوا(kasva)-گروکی (garuki) – تینوج (tinuj) – گیو – نایه (naye).
در جنوب روستای جمکران (که خود دارای یک محوطه‌ی کاوش است) این نامها به چشم می خورد: خور آباد(khorabad)-سرم(sarm)-ورجان(varjan)-میم(meyam)-ابرجس(abarjes)-وریج(varij)-دولئون(doleon)-اوول(avel)-خاوه-فردو(fordo)-یونه(yone)_وسب(vesb)-وشنوه(veshnava)-بودر(bodar). فریدون آباد و بیژن و مهرویان.
محله ی آذر که در بافت قدیمی شهر قم قرار دارد، احتمالا اولین نقطه ای است که شهر از آنجا شکل گرفته است. و این نام به هیچ عنوان نمی تواند مربوط به دوران بعد از اسلام باشد. چون این یک نام مذهبی زرتشتی است. و تمرکز آثار مربوط است به دوران اولیه ی اسلامی همچون پامنار و سرداب چهل اختران... آیا کاسوا با نژاد کاسی ها رابطه ای ندارد؟ این روستا در غربی ترین نقطه ی مرزی استان قرار دارد. البته تعداد روستاها در پیرامون قم به مراتب بیشتر از این شمار است به ویژه در قسمت شرقی آن. قم از منطقه ای که امروز لب چال نام دارد پدیدآمده که در دوران باستان نام دژی بنام کمیدان می بوده. این نام از خانه های کوتاه قدی به نام کومه گرفته شده که از نی و علف می ساختند. وجود نامهای اصیل ایرانی در محله ها و روستاهای اطراف قم خود گواه استواری بر باستانی بودن این ناحیه دارد. بر اساس شواهد شهر قم در دوران پیش از اسلام شهری با اهمیت و دارای محدوده ی نسبتا بزرگی بوده است. حتی برخی تاریخ نویسان گذشته به کامی که در زمان پادشاهان ایران باستان در این شهر فرمانروایی داشته اشاره کرده اند. این شهر به ویژه در دوره ی ساسانی از شهرهای بزگ و آباد ایران بوده است. قله ی دماوند به شرط صاف بودن هوای تهران از قم در مناطقی قابل مشاهده است. و این خود شاید یکی از دلایلی باشد که این شهر را از لحاظ استوره ای ارزشمند ساخته باشد.
دژ زاربلاغ در 54 km مسیر جاده ی قدیم قم به تهران جای دارد و شامل محوطه ی وسیعی است که بر روی یک پشته طبیعی است. در مرکز آن قلعه ی سنگی دیده می شود. این دژ با نقشه‌ای بیضی شکل با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ و گل و خشت بنا شده است. بخش اصلی آن ساختمانی دو اشکوبه است. ورودی آن در جبهه ی جنوبی قرار دارد. پژوهش های انجام شده نشان می دهد این یک دژ اشکانی و به رای برخی دیگر مادی است. به دلیل شباهت نزدیک معماری زاربلاغ با معبد نوشیجان می توان آن را از نوع بناهای دینی به شمار آورد.
تپه صرم در 20km جنوب شرقی شهر قم و در ابتدای بخش کوهپایه ای استان در جوار روستایی به همین نام قرار دارد. آثار این تپه مربوط به پایان هزاره ی دوم و دوره ی نخست هزاره ی یکم قبل از میلاد می باشد. در دو دوره کاوش علمی در سالهای 80 و 81 اشیای ارزشمندی از جنس سفال و فلز با تنوع بسیار به دست آمده است. پژوهش در کاوشهای این تپه شامل داده های تکمیلی درباره ی پایگاه های دوران آهن در قسمت مرکزی ایران خواهد بود.
آتشکده چهار طاقی نویس در 58km ساوه و منطقه ی کوهستانی بخش خلجستان قم در شمال غرب استان جای دارد. این چهار طاقی از نمونه های اولیه ی چهار طاقی های دوران ساسانی است. و در دوران اسلامی نیز هنوز بهره برداری می شده.
در روستای قمرود در 20 km شمال شرقی شهر قم 93 یادمان تاریخی شناسایی شده و کهنترین آنها مربوط به دوره ی پارینه سنگی است که زمان آن نزدیک به 15000 سال پیش است.در سال 1377خورشیدی دوره ی دوم کاوش در محوطه ای به بزرگی 400m و بلندای 3m خاکبرداری شد . در این بلندا هفت رویه ی باستانی شناسایی گردید . بر اساس نتایج به دست آمده مردم این دهکده از راه کشاورزی و پرورش دام و شکار زندگی می کردند. خانه های خشتی به جای مانده، اتاق های جداگانه برای زیست و انبار را نشان می دهد . سفالگری از دست سازهای رایج این منطقه بوده . ساکنان این منطقه با سنگ تراشی و ذوب مس نیز آشنا بودند. (هنوز هم در شهر قم با وجود جو مذهبی حاکم بر این شهر سنگ تراشی و کنده کاری بر روی سنگ و هیکل تراشی از پیشه های ویژه ی این شهر است و آن را در معماری و ساخت شومینه و مجسمه سازی و ساخت ظروف سنگی همچون سرمه دان هاونگ و کاسه به کار میبرند).

۳ نظر:

ناشناس گفت...

درود بر شما

همراه با سپاس بی کران از تلاش و کوشش شما در شناسایی

پیشینه ی تاریخی این سر زمین

ناشناس گفت...

خواهش می کنم پاسخ دهید

آیا شما در آینده گات ها با ترجمان خود انتشار خواهید داد؟

برام خیلی مهم است که بدانم
اگر کتابی چاپ نشود چگونه می توانم به دست نوشته های ترجمان شما دسترسی داشته باشم؟



در نوشتار دو بند آغازین گات ها هم پرسیده بودم

سوشیانت مزدیسنا گفت...

با درود/ من ترجمان پراکنده ای از گاتها داشته ام که بیشتر آنها در پیامبر اریایی امده است و گمان نمیکنم به این زودیها به سبب گرفتاریهای زندگی بتوانم گاتها را کامل ترجمه کنم./شاد باشید