۱۳۸۸/۰۸/۰۸

شهسوار خورشید



به نام یزدان

به گیتی چوگم گشت گردون مهر‍‍‍‍‍*چه ایران چه بابل چه شام وچه مصر
چو تاریخ شد چون شب دیریاز * جهان را دگر گشت آیین و ساز
یهودان به یلدای بند و دریغ * به جای مسیحا همی رنج و تیغ
به یونان، خدایان به جای خدای * نبودی بزرگی و هم رهنمای
چو فرعون بودی به مصر اندرون * پرستیدة مردم خام و دون
چو جادو و نیرنگ و کردار دیو * به بابل نگه کرد کیهان خدیو
برافشانید آن فرة ایزدی * به پارسه که بودی به دور از بدی
بیامد به ناگاه شاهین شرق * چو باد و چو تندر، درخشان چو برق
که خواندی ورا اشعیای نبی * مسیح خداوند و هم او، نبی
پیمبر بـُدی کورش پادشا * بپیمود همواره راه اشا
به بابل همی بوسه بر پای اوی * زدند و ببردند فرمان اوی
ز فر شهنشه سپیده دمید * به شهپر همی پردة شب درید
که کورش منم شهریار جهان * گشاینده گیتی ز بند بَدان
منم زادة شهسواران گـُرد * که دشمن از ایشان به زاری بمرد
پدر: کاوس است و نیا: کی پشین * بمانَد نژادم به روز پسین
که خشنود و خرسند باشد خدای * که داد و دهش آوریدم به جای
بگشتند شادان ز من مردمان * بگشتم پرآوازه اندر زمان
به ایرانیان برگشادم پیام * که دشمن مبادا به ایران کنام
سپاس و نیایش به یزدان مهر * که یاری بجویم ز خورشیدچهر
هماره نیازم به درگاه اوست * نـَیازم به بیداد در راه دوست
سروشش سرشته به جان و تنم * فروغش فرَوَهر این میهنم
که ایران به گیتی ندارد همال * چو شیر هژبریست با فر و یال
چلیپای مهرش بچرخد چنان * که افروزد از فر ایران، جهان
سوارم بر ارابه آفتاب * به فرمان من آتش و خاک و آب
که فر خدایی همی در من است * بترسد ز من هرکه اهریمن است
کنون بشنو ایرانی هوشمند * که دارم ز بهرت بسی رای و پند
چو خواهی که ایران بگردد بزرگ * نه او را گزندش ز روباه و گرگ
بپیما یکی جام شاهنشهی * بیفشان تو جان از برای مهی
همان به که باشد تهی سرزمین * زِ هر ناسپاس و بدی آفرین
به کـِشت و به کار و به کوشش شویم * همانند دجله به جوشش شویم
زِ هر سوی ایران نیاز آورید * به رامشگه من نماز آورید
ببندید پیمان به پیوند من * همه یکدل و یکزبان انجمن
که آسوده باش ای مهین پادشاه * که ما برفرازیم دِرَفشَت به ماه
به کوه و کویر و به رود و زمین * که سوگند بر خاک ایران زمین
« همه سربه سرتن به کشتن دهیم*از آن به که کشوربه دشمن دهیم»
امیدعطایی فرد
OMIDATAEIFARD.BLOGSPOT.COM

۳ نظر:

ناشناس گفت...

درود بر استاد!

چكامه اي بس دلكش و زيبا بود. دست مريزاد!

آيا كتابي از چكامه هايتان نيز به چاپ رسانده ايد؟

ناشناس گفت...

درود بر استاد عطایی فرد

گرفتن مجوز کتابتان را به شما استاد بزرگوار تبریک می گویم. بی صبرانه در انتظار چاپ این کتاب هستم.

بدرود

پاینده ایران بزرگ

سوشیانت مزدیسنا گفت...

با درود و سپاس
من دارای کتاب شعر نیستم و سروده هایم در کتابهایم پراکنده است. برخی نیز مانند این سروده در جایی به چاپ نرسیده است و امیدوارم یک به یک در تارنگارها پخش شود./ پاینده ایران بزرگ