بی خیالی نخست وزیر!
بابك امير خسروی (عضو كميتهء مركزی حزب توده) كه از سازمان افسران حزب توده
بعنوان «سپاه ِ عظيم و رزمديدهء تودهایها» ياد میكند، ضمن گزارش دقيق و
مفصّل خود مینويسد: «تقسيمبندی افسران حزب توده به رستههائی چون
هوائی، توپخانه، سوار، پياده، ژاندارمری، شهربانی، دانشجوی افسری و… بيانگر
آنست كه حزب توده در همهء اركان و زوايای ارتش ـ حتّی در گارد جاويدان
شاهی ـ رخنه كرده بود. آنچه واقعاً اهميـّت دارد، بررسی اين امر است كه
پُشت ِ سر ِ اين ارقام: 125 افسر توپخانه، 180 افسر پياده، 59 افسر شهربانی
و غيره، چه مقدار تانك و نيروی زرهي و امكانات فرماندهی و مواضع حسّاس و
اطّلاعاتی نهفته بود… با اطمينان میتوان گفت كه در تاريخ جنبشهای سياسی
در جهان، هرگز هيچ حزب و سازمان سياسی سراغ نداريم كه توانسته باشد آن همه
افسر را در يك حزب غيرقانونی با ايدئولوژی كمونيستی گرد آورده باشد… سازمان
افسران از يك جهت، واقعاً افسانه بود، البتّه نه به معنای قصّه و داستان
بلكه به علّت امكانات و قدرتِ واقعاً فوقالعاده و باورنكردنیاش به
افسانهای حماسی میماند. وقتی سازمان (افسران) كشف شد، حتّی تودهایها را
به حيرت انداخت… درصد قابل توجـّهی از افسران جوان رزمی، فرماندهان
تانكهای «شرمن» به اضافهء برخی فرماندهان ردهء بالاترِ ارابهء جنگی، از
اعضاء سازمان افسری بودند…». در برابر ِ اين «سپاه ِعظيم و رزم ديدهء
تودهایها»، دكتر مصدّق ـ بعنوان وزير دفاع ـ بخاطر عدم ارتباط با بدنهء
ارتش ـ در بیاطلاعی يا بیخيالی حيرتانگيزی، با طعنه و تمسخر، به شاه
گفته بود: ـ «حزب توده حتّی يك تفنگ هم نداشت تا چه رسد به تانك !
(دکترعلی میرفطرس: سازمان افسران حزب توده)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر