به نام یزدان پاک
پیشینه پزشکی در ایران /از: امید عطایی فرد /منبع: کتاب مرز مزدابی، نشر آشیانه کتاب
در جهانبینی ایرانی، آفرینش، در آغاز به دور از مرگ و بیماری بود؛ تا آنجا که با تاختن اهریمن، آفریدگان(مخلوقات) دچار بسی گزند و بیماری گشتند. اهورا در برابر بیماری ها، درمان ها و دارو ها را پدید آورد. در «هرمزد یشت» اهورامزدا به زرتشت میگوید: «منم هم را پزشک».از میان امشاسپندان، اردیبهشت است که : ناخوش ترین ناخوشی ها و سخت ترین تب ها را براندازد.
از آنجا که تندرستی و زندگی دراز، همواره بنیادی ترین آرزوی انسان بوده، بنابراین دانش پزشکیف کم کم پای گرفت و به وِیژه در ایران، پیشرفت های شگفت انگیزی نمود. رشته ها، روش ها و مکتب های پزشکی که از سوی ایرانیان بنیان نهاده شد، برای هزاران سال به کار برده شد؛ هرچند که گاهی از نو کشف و یا به نام عرب و غرب شناخته گردید. هم چنین با کوچ های گسترده ای که از فلات ایران به هندوستان انجام گرفت، بسیاری از آیین های درمانی (سنن طبی) به آنجا و سپس به چین راه یافت. پس از زایش غرب، نوزادان یونانی و رومی نیز از شیر مادر آریایی خود: ایران، سیراب شدند.
به نوشته ی سیریل الگود، ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده شده، به یونانیان تعلیم داده اند. افتخار معرفی فرضیه ی فلسفی «عالم کبیر/عالم صغیر» به دنیا که بعداً یونانیان علم تشریح و فیزیولوژی و آسیب شناسی را بر اساس آن بنیان نهاده اند، از آنِ ایرانیان است.(1) محمد علی سجادیه می نویسد: در متون یونانی از توجه مادها به زیبایی سر و صورت و به اصطلاح کاسمتای(2) یاد شده است. دور نیست جراحی زیبایی و ترمیمی، از مادها یادگار مانده باشد زیرا این جراحی از آنِ ملل متمول و زیبا پرست بوده نه یونان دوره ی هخامنشی که به قول خودشان آش و غذای مختصری داشته است. در واژه ی کاستمای نام کاس ها که بخشی از قوم ماد و نیز در زمره ی مردمان غرب ایران بوده اند، دیده میشود. از شگفتی ها این که در زبان ایتالیایی نام پزشک Medico است که معنی «مادی» دارد. دور نیست نام پزشک در روم و یونان قدیم با نام مادیک همراه شده باشد. نام ثریتا درمانگر ایران باستان که به روایت کتاب اوستایی وندیداد نخستین پزشک جهان بود، در متون طبی به گونه ی treat (درمان کردن) و traite (درمان شده) فرانسوی دیده میشود و این همه شباهت نمی تواند به حکم تصادف باشد.(2) «بختورتاش» در گزارش «اردی بهشت یشت» که از پنج گروه پزشکان یاد کرده، می نویسد:
1.اشو پزشک: کسی است که به وسیله ی آموزش راستی و حق، بهداشت و پاکیزگی محیط زیست و بهداشت تن و خانه و ابزار زندگی، از بیماری جلوگیری می کند.
2. داد پزشک: پزشک قانونی که وظیفه ی برقراری قرنطینه، تشخیص سم ها، قتل ها، خودکشی ها و زخم های وارده را داراست.
3.کارد پزشک: جراح که وظیفه اش روشن است.
4.گیاه پزشک:برای درمان، از گل و برگ و ساقه و تخم و ریشه ی گیاهان به گونه ی خوراکی، مالیدنی، بخور، جوشانده، خمیر یا گرد آنان استفاده می کند.
5.روان پزشک: کسی که با گفتار های آسمانی، مقدس و آرام بخش و تلقین، به درمان می پردازد. نخست بیمار را شستشو می دادند و در جای آرامی می گذاردند. گیاهان خوشبو دود می کردند. با آهنگ های دلنشین «مانتره» یا کلمات مقدس می خواندند و با تلقین و باور درمانی به بیمار آرامش می بخشیدند. این پزشک برجسته ترین پزشک به شمار می رفت.
گاهی از ستور پزشک(دامپزشک) نیز یاد شده است. شایسته ی یادآوری است، با ارزش والایی که ایرانیان باستان به جانورانی مانند اسب، سگ، گوسفند، گاو و مرغان خانگی می داده اند، برای درمان آنها نیز دامپزشکانی تربیت می کرده اند.(4)
پی نوشتها:
1.تاریخ پزشکی ایران، ترجمه ی باهر فرقانی، ص 37 و 38.
2.cosmetai
3.گاهنامه ی وهومن، شماره 5، ص 30.
4.حکومتی که برای جهان دستور می نوشت،ص 450 و 451.
omidataeifard.blogspot.com با سپاس از یزدان صفایی
پیشینه پزشکی در ایران /از: امید عطایی فرد /منبع: کتاب مرز مزدابی، نشر آشیانه کتاب
در جهانبینی ایرانی، آفرینش، در آغاز به دور از مرگ و بیماری بود؛ تا آنجا که با تاختن اهریمن، آفریدگان(مخلوقات) دچار بسی گزند و بیماری گشتند. اهورا در برابر بیماری ها، درمان ها و دارو ها را پدید آورد. در «هرمزد یشت» اهورامزدا به زرتشت میگوید: «منم هم را پزشک».از میان امشاسپندان، اردیبهشت است که : ناخوش ترین ناخوشی ها و سخت ترین تب ها را براندازد.
از آنجا که تندرستی و زندگی دراز، همواره بنیادی ترین آرزوی انسان بوده، بنابراین دانش پزشکیف کم کم پای گرفت و به وِیژه در ایران، پیشرفت های شگفت انگیزی نمود. رشته ها، روش ها و مکتب های پزشکی که از سوی ایرانیان بنیان نهاده شد، برای هزاران سال به کار برده شد؛ هرچند که گاهی از نو کشف و یا به نام عرب و غرب شناخته گردید. هم چنین با کوچ های گسترده ای که از فلات ایران به هندوستان انجام گرفت، بسیاری از آیین های درمانی (سنن طبی) به آنجا و سپس به چین راه یافت. پس از زایش غرب، نوزادان یونانی و رومی نیز از شیر مادر آریایی خود: ایران، سیراب شدند.
به نوشته ی سیریل الگود، ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده شده، به یونانیان تعلیم داده اند. افتخار معرفی فرضیه ی فلسفی «عالم کبیر/عالم صغیر» به دنیا که بعداً یونانیان علم تشریح و فیزیولوژی و آسیب شناسی را بر اساس آن بنیان نهاده اند، از آنِ ایرانیان است.(1) محمد علی سجادیه می نویسد: در متون یونانی از توجه مادها به زیبایی سر و صورت و به اصطلاح کاسمتای(2) یاد شده است. دور نیست جراحی زیبایی و ترمیمی، از مادها یادگار مانده باشد زیرا این جراحی از آنِ ملل متمول و زیبا پرست بوده نه یونان دوره ی هخامنشی که به قول خودشان آش و غذای مختصری داشته است. در واژه ی کاستمای نام کاس ها که بخشی از قوم ماد و نیز در زمره ی مردمان غرب ایران بوده اند، دیده میشود. از شگفتی ها این که در زبان ایتالیایی نام پزشک Medico است که معنی «مادی» دارد. دور نیست نام پزشک در روم و یونان قدیم با نام مادیک همراه شده باشد. نام ثریتا درمانگر ایران باستان که به روایت کتاب اوستایی وندیداد نخستین پزشک جهان بود، در متون طبی به گونه ی treat (درمان کردن) و traite (درمان شده) فرانسوی دیده میشود و این همه شباهت نمی تواند به حکم تصادف باشد.(2) «بختورتاش» در گزارش «اردی بهشت یشت» که از پنج گروه پزشکان یاد کرده، می نویسد:
1.اشو پزشک: کسی است که به وسیله ی آموزش راستی و حق، بهداشت و پاکیزگی محیط زیست و بهداشت تن و خانه و ابزار زندگی، از بیماری جلوگیری می کند.
2. داد پزشک: پزشک قانونی که وظیفه ی برقراری قرنطینه، تشخیص سم ها، قتل ها، خودکشی ها و زخم های وارده را داراست.
3.کارد پزشک: جراح که وظیفه اش روشن است.
4.گیاه پزشک:برای درمان، از گل و برگ و ساقه و تخم و ریشه ی گیاهان به گونه ی خوراکی، مالیدنی، بخور، جوشانده، خمیر یا گرد آنان استفاده می کند.
5.روان پزشک: کسی که با گفتار های آسمانی، مقدس و آرام بخش و تلقین، به درمان می پردازد. نخست بیمار را شستشو می دادند و در جای آرامی می گذاردند. گیاهان خوشبو دود می کردند. با آهنگ های دلنشین «مانتره» یا کلمات مقدس می خواندند و با تلقین و باور درمانی به بیمار آرامش می بخشیدند. این پزشک برجسته ترین پزشک به شمار می رفت.
گاهی از ستور پزشک(دامپزشک) نیز یاد شده است. شایسته ی یادآوری است، با ارزش والایی که ایرانیان باستان به جانورانی مانند اسب، سگ، گوسفند، گاو و مرغان خانگی می داده اند، برای درمان آنها نیز دامپزشکانی تربیت می کرده اند.(4)
پی نوشتها:
1.تاریخ پزشکی ایران، ترجمه ی باهر فرقانی، ص 37 و 38.
2.cosmetai
3.گاهنامه ی وهومن، شماره 5، ص 30.
4.حکومتی که برای جهان دستور می نوشت،ص 450 و 451.
omidataeifard.blogspot.com با سپاس از یزدان صفایی
۲ نظر:
درود؛
تارنمای "نبردگاه آریاییان"با نوشته ای با عنوان «صادق هدایت و نژادگرایی» به روز است.
پاینده ایران!
«سیری در تاریخ مزدک و مزدکیان» در نیکوسگال
http://nikoosegal.blogspot.com/2010/05/blog-post_17.html
جستاری پیرامون مزدک بامدادیان در نیکوسگال
http://nikoosegal.blogspot.com/2009/05/blog-post.html
دید شما به نظر من در رابطه با مزدک اصلا واقع گرایانه نیست.
ارسال یک نظر