پژوهش: هیربد سوشیانت مزدیسنا
(امید عطایی فرد)
فرگرد سوم:
مردمبانی و حقوق مدنی
>
.
بخش یکم:
ویژگیهای شهروندی
.
.
.
۱- شناسنامه ی ایرانی به کسی داده میشود که دارای پدر ایرانی، و داننده ی زبان پارسی باشد. داشتن مادری بیگانه، جلوگیر و مانع تابعیت نیست.
۲- هر ایرانی در سن هژده سالگی به بالا میتواند در «آزمون آریایی» نام نویسی کرده و پس از کامیابی، از سن بیست سالگی به بالا دارای حق رای و پروانه ی گزینش شهرداران و نمایندگان بهستان گردد. این آزمون، شناخت فراگیر و کلی از اساسی ترین نکات تاریخ و فرهنگ و هویت ایرانی، و نیز قانون اساسی است.
۳- برابر با دادنامه (قانون اساسی شاهنشاهی مزدایی ایران بزرگ) و دیگر آییننامههای رسمی کشور، هر ایرانی میتواند و باید از حقوق فردی و گروهی و ملی برخوردار باشد.
۴- زنان و مردان ایرانی از امکانات و حقوق برابر برخوردارند و هیچگونه برتری و تبعیض جنسی و قومی در میان نیست. زنان میتوانند مانند مردان تا بالاترین درجه و کارگزاری شهریاری (ادارات و نهادهای دولتی) پیشرفت کنند.
۵- مردم ایران میتوانند به یاری رسانهها و گردهماییهای از پیش آشکار شده و دارای پروانه، دیدگاهها و خردهگیریهای خود را بیان و نمایان کنند. راهپیمایی و تظاهرات در برزنها و خیابانها آزاد نیست و میبایست در تالارها و جایگاههای ویژهای که شهرداریها در دسترس میگزارند، برگزار شود تا هرج و مرج پدید نیاید.
۶- هر کس در گزینش و ستایش کیش و دین و مذهب و باورهایش آزاد است مگر آنکه برخلاف قانون رفتار کند. دادنامۀ شاهنشاهی بالاتر و فراتر از هرگونه احکام دینی و مذهبی میباشد.
۷- همۀ پروندههای مردم در ادارهها و نهادهای گوناگون دولتی دارای یک شمارۀ ماندگار و ثابت دوازده رقمی، برابر با شمارۀ کارت ملی ایشان خواهد بود. به این شیوه که از چپ به راست، چهار رقم نخست: زایش در سال مزدایی؛ دو رقم بعدی: شماره ی ماه زایش؛ دو رقم بعدی: شماره روز زایش در ماه؛ چهار رقم بعدی: رده بندی و ترتیب زاییدگان در همان سال و هان ماه و همان روز است.
[][][][].[][].[][].[][][][]
۸- شهریاریِ ایران، خویشکاری و وظیفه دارد که همۀ ایرانیان را از آزادیهای قانونی، آموزش و پرورش رایگان تا فرجامِ دبیرستان، بهداشت و پزشکی رایگان برای کسان کمدرآمد، خوراک و پناهگاه برای بینوایان، برخوردار کند. اندازه و کران یاریهای شهریاری (دولتی) به مردم، بسته به پایۀ مالی مردمان خواهد بود.
۹- سراسر مردم ایران برای دریافت بیمه و خدمات پزشکی، باج و خراج دارایی، عوارض شهرداری، و بهای ترابری زمینی، به چهار ردۀ مالی بخشبندی میشوند و هر رده کارتهایی به یکی از رنگهای یاد شده در زیر خواهند داشت:
یک* کارت سبز: بینوایان و بیخانمانان؛ با بهرهمندی سد در سد هزینهها.
دو* کارت آبی: کسان کم درآمد و کمنوا؛ با بهرهمندی هفتاد و پنج درسد هزینهها.
سه* کارت زرد: کسان با درآمد مالی میانه؛ با بهرهمندی پنجاه درسد هزینهها.
چهار* کارت نارنجی: کسان پر درآمد؛ با بهرهمندی بیست و پنج درسد هزینهها.
* کسانی که درآمدهای بسیار زیاد و فراوان دارند، از کمک هزینه ها و خدمات دولتی یادشده برخوردار نمیشوند.
۱۰- همۀ بیمارستانها چه دولتی و چه خصوصی باید به همۀ بیماران از هر درجهای رسیدگی کنند.
۱۱- به کسانی که دارای کارتهای قرمز و زرد هستند، پروانه و یارانۀ نقدی داده میشود تا از بیسرپرستان نگهداری کنند.
۱۲- بایسته است وزیرستان دارایی هر سال به گونۀ آشکار و هویدا، فهرست مالیاتهای دریافتی را منتشر کند تا هیچ شخص حقیقی یا حقوقی نتواند با رشوه و زد و بند، حق دیگران را پایمال کند. نام و میزان درآمد و میزان مالیات همگان باید آشکار باشد.
۱۳- کسانی که دارای فرزند دوم میگردند، زن یا مرد، میتوانند با هزینه دولت، به بستن لولههای تناسلی و سترونگردانی و عقیم سازی خود دست یازند.
۱۴- آگهی و تبلیغ دینی و مذهبی در کوی و برزن و خیابان، ناروا و ممنوع است؛ و نباید برگزاری آیینها مایه ی آزار و دشواری دیگران گردد. کیش ها و فرقه ها میتوانند آیینها و مراسم خود را در ساختمانهای خودشان و یا تالارهای اجاره شده از شهرداری، برگزار کنند.
۱۵- خانواده و دولت، اجازه ی تحمیل و اجبار و فشار کیش و دین به فرزندان و دیگران را ندارند. همچنین نهادهای دینی و ایدئولوژیک، اجازه و پروانه ی برپایی مدارس دینی و مذهبی و فرقه ای را ندارند.
۱۶- نا شهروندان و اتباع بیگانه، پروانه و اجازه و حق خریداری زمین و املاک در ایران را ندارند.
۱۷- ازدواج کسان همجنسباز هرگز ثبت و به رسمیت شناخته نمیشود. ایشان اجازه ی سرپرستی کودکان را ندارند. همچنین پروانه ی کار در هیچیک از انجمنها و نهادهای شهریاری و کابینه ی دولت را نخواهند داشت.
۱۸- رسانه های مردمی و خصوصی از آزادی کامل و فراگیر برای بیان و آگاهی رسانی برخوردارند؛ و البته باید در برابر نوشتارها و گفتارهای خود پاسخگو باشند.
۱۹- هیچیک از نهادها و انجمنهای رسمی و نمایندگان و کارگزاران شهریاری پروانه و اجازه ندارند که کالاها، تولیدات و فراورده ها، نمایشگاهها و فروشگاه ها، و هر چیز دیگری را با نامهای ناایرانی و بیگانه ارایه و رواج دهند.
۲۰- مردم و افراد عادی و غیر دولتی (شرکتها، مغازه ها، تولیدکنندگان، کارخانه ها و کارگاه ها و دیگر زمینه های بخش خصوصی) پروانه و اجازه ندارند نام دشمنان ایران را برای کسب و پیشه ی خود به کار ببرند. بهره وری از نامهای مجاز خارجی و بیگانه، دارای باژ و مالیات اضافه و بیست درسدی بر درآمد سالیانه است. و این بجز مالیات و عوارض دیگری است که بطور معمول و بنا بر قانون وزیرستان دارایی، پرداخت میشود.
۲۱- سرمایه گزاری خارجی: تا آنجا که به استقلال دولت و تمامیت ارضی، لطمه و آسیب نزند، آزاد است. در بازارهای افزایشگر و کاهشگر (مناقصه ها و مزایده ها)، در شرایط برابر، حق و الویت با سرمایه گزاران داخلی و مردم ایران میباشد.
۲۲- به دستور خسروان باستان، این نیازمندان با بیمه ی رایگان، از یاوری مالی و کمک هزینه های شهریاری و دولتی برخوردار میشوند:
* کودکانی که پدر و مادر خود را از دست داده اند.
* زنانی که شوهر خود را از دست داده و یا جدا شده اند.
* کشاورزانی که فراورده هایشان در آسیبهای آب و هوایی از میان رفته است.
* مردمی که خانه هایشان در زمین لرزه و دیگر رخدادهای ناگهانی، ویران شده باشد.
* کسانی که دچار آسیب جبران ناپزیر بدنی و معلولیت های گوناگون شوند.
۲۳ - قمار و آن دست از بخت آزمایی هایی که تنها پول در برابر پول باشد، ممنوع و نارواست. قرعه کشی و لاتاری تنها در زمینه های دانشی، فرهنگی، ورزشی و اطلاعات عمومی، مجاز و رواست تا مردم: تشویق و پشتگرم به پژوهش و آگاهی شوند.
.
بخش دوم:
پادافره و کیفر
.
.
.
۱- کیفر و مجازات اعدام و مرگ، به هرگونه و روش، ناروا و ممنوع میباشد. جایگزین اعدام، حبس ابد میباشد.
۲- کسی را نمیتوان به جرم اعتیاد بازداشت کرد؛ مگر آنکه مایۀ آزار و آسیب دیگران گردد.
۳- فروش مواد مخدر و توهم آور، ممنوع است و فروشنده دستگیر و به کیفر میرسد.
۴- هیچ گناهکاری را نباید به بیرون از کشور فرستاد و تبعید کرد؛ زیرا آسیبها و زیانهای او بیشتر خواهد شد.
۵- تنها تبهکاران و راهزنان و آدمکشان حرفهای در زندان نگهداری میشوند. بزهکاران دیگر که جرایم و کیفر سبکتری دارند، به جای زندان، برای بازآموزی زندگانی درست، در کانونها و کاشانه های ویژه ای نگهداری میشوند.
۶- مسئولیت و بایستگی کاریابی و به کار گماریِ بزهکاران پس از آزادی، با استانداری است.
۷- گدایی: ناروا و ممنوع میباشد. گدایان و دریوزگان به اردوگاههای کارآموزی و کارسازی فرستاده میشوند.
۸- ورود به خانه ی مردم بدون اجازه ی آنها ممنوع است؛ مگر اینکه مرتکب قتل، خیانت امنیتی و یا نظامی شده باشند. و یا یکی از اهل خانه شکایت کرده باشد. در این صورت نیز بازداشت باید با حکم دادگاه باشد. بازداشتهای دیگر باید در بیرون خانه ی شخص انجام شود و تا آن زمان، متهم در خانه اش زیر نظر باشد.
۹- دولت و هیچ فردی نمیتواند به زور، مال و ملک و دارایی و خانه ی کسی را تصرف کند.
۱۰- مخارج و هزینه های هر زندانی، بر سه بخش است: نیمی از آن را خودش باید با کار در کارگاه ها و یا از دیگر منابع مالی اش پرداخت کند؛ سی درسد از سوی استانداری؛ و بیست درسد از سوی خانوادهی زندانی باید پرداخت شود. چنانچه خانواده ی زندانی از توان پرداخت برخوردار نبود: استانداری چهل درسد و زندانی شست درسد باید پرداخت کنند.
۱۱- برده داری، بهره کشی بیدادگرانه، خرید و فروش نوزادان و کودکان و زنان، زورگیری و هرگونه زیان مالی و روانی و بدنی به شهروندان و مقیمان ایران، ممنوع و نارواست.
۱۲- تا زمانی که گناه و جرم و اتهام کسی در دادگاه به گونه قطعی ثابت و گواهی نشده، نباید نام و چهره ی او: رسانه ای و هویدا شود.
۱۳- کسی که در پیگرد دادگاه و درخواست دادستان برای بازجویی میباشد اما در خانه اش پناه گرفته و تحصن کرده، چنانچه بیرون از خانه دیده میشود، می بایست بی درنگ دستگیر گردد.
۱۴- بزهکاری که گناه و تخلف او سبک و میتواند با رای دادگاه در خانه خودش زندانی باشد، باید از دسترسی به هر افزاری که بزهکاری اش را دنبال کند، کوتاه و بریده شود. چنین فردی چنانچه در دوران محکومیت، از خانه اش بیرون بیاید، بی درنگ باید دستگیر شود.
۱۵- داشتن حق وکیل، از بایسته ترین و اصولی ترین حقوق متهم به شمار میرود و نمیتوان هیچ فرد یا نهادی را از درخواست وکیل محروم کرد.
۱۶- بریدن درخت و نابودی زیستبوم و کشتار ناروای جانوران دارای کیفر و مجازات است.
۱۷- حتا در صورت بخشش و عفو شاکی، فرد گناهکار با تخقیق و کاهش جرم خود، به کیفر و مجازات میرسد.
۱۸- کسانی که با دادنامه شاهنشاهی و قانون اساسی ایران، مخالف و ناهمسو هستند، میتوانند آزادانه از میهن به کشور دیگری کوچ کنند و هرگز به دلیل اندیشه و باورشان نباید آزار و زندانی شوند مگر اینکه دست به رزم افزار ببرند.