۱۳۸۶/۱۱/۲۳

کتاب دیباچه شاهنامه








دیباچه شاهنامه / ویرایش و گزارش: امید عطایی فرد

تهران- ميراث خبر- گروه فرهنگ، نسيم خليلي:
شاهنامه كهن ترين گواه بر آگاهي ايرانيان از ارزش تاريخ نگاري است.بررسي اين اثر سترگ همواره از موضوعات مورد علاقه محققان و پژوهندگان ايراني و ايران شناسان علاقمند خارجي بوده است. انبوهي از آثار تحقيقي گونا گون درباره اين اثر ارزشمند تاريخي، بازتاب صحت همين مدعاست. اميد عطايي فرد، پژوهشگر ايراني، در ادامه همين علاقه تاريخي ديرينه، اثري تاليف كرده كه در آن با نگاه و رويكردي نو به ديباچه شاهنامه پرداخته است. وي در گفتگويي با ميراث خبر درباره ويژگي هاي آن مي گويد: ديباچه شاهنامه داراي پيشگفتاري نزديك به هفتاد صفحه است و شرح نسبتا كاملي از تاريخ نگاري در ايران باستان را در بر دارد. سپس بيت هاي ديباچه شاهنامه در دو بخش مورد بررسي قرار گرفته و بخش سوم در بردارنده بيت هاي پراكنده اي در سراسر شاهنامه است كه در آنها فردوسي درباره خودش و شاهنامه سخن رانده است. هر يك از اين سه بخش داراي شرح و گزارش است. همچنين دو نوشتار در پايان كتاب درباره تاريخ راستين پايان شاهنامه و سالزاد فردوسي ارايه شده است كه نشان مي دهد فردوسي قبل از سال 300 هجري قمري به دنيا آمده است. ويرايش بيت ها بر پايه بيش از 10 دستنويس كهن شاهنامه است و در نتيجه كاملا با ويرايش هاي ديگر متفاوت است.
اميد عطايي فرد در ادامه درباره ضرورت بازنگري و باز خواني متون كهن به طور اعم و شاهنامه به طور اخص مي افزايد: متون كهن، چه نظم و چه نثر، در بردارنده حافظه تاريخي مردم ايران در زمينه هاي گوناگون هستند. اگر بنا باشد كه به اين متون به چشم افسانه هاي ساختگي و آثاري صرفا ادبي نگاه شود، آگاهي هاي گرانبها و ارزشمندي از دست مي رود. شاهنامه فردوسي و ديگر دفترهاي همبسته با آن نه تنها درباره ايران كه درباره كشور هاي ديگر نيز گزارش هاي سودمندي در بردارند. دقت و درستي و امانت داري شاهنامه نويسان در بازگويي تاريخ در خور آفرين است زيرا آنان كارنامه اي آلوده به دروغ و ستايش و نكوهش بيهوده از شهرياران و سپهداران ايران نداشته اند. پيشگفتار اين اثر با بررسي شاهنامه هاي ديگري جز شاهنامه نامدار فردوسي كليد مي خورد و ارزش و اهميت تاريخي آنها را باز مي تاباند.

بخشي از كتاب: گزارشها و کتابهاي کهن بر اين گواهند که ايرانيان از ارج و بايستگي تاريخ نگاري آگاه بوده اند. آنان تاريخشان را بر روي پوست يا تومار يا دفتر، و نيز بر ستونهاي سنگي و يا سخره ها و سينه کوهها مي نوشتند و همچنين نگاره ها و پيکره هايي را به يادگار مي نهادند. و بايد افزود : انبوهي از پيمان نامه ها ( منشور، توقيعات، عهدنامه ) و نامه‌نگاري‌هايي را که يک نسخه از آنها را در گنجگاه خود نگاه مي داشتند. چنين شور وشوقي در سرزميني که سرچشمه خط و دبيره و الفبا بوده، دور از دانش و خرد نيست.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

درود. گویا شما در تاریخ 3/5/86 یک سخنرانی با نام شناخت شاهنامه و جهانبینی فردوسی داشته اید. مهر کنید نوشتار آنرا در تارنامه تان بنگارید و اگر شدنی است به رایانامه ی من بفرستید. با سپاس, فرهاد
farhad.vedad@gmail.com